۱۳۹۶ بهمن ۲۴, سه‌شنبه

به چه دلیل رضا پهلوی نمی تواند هماهنگی سیاسی ایجاد کند؟

رضا پهلوی به احتمال بسیار از ایجاد یک بسیج سیاسی نه توده ای، که تمام عیار و نیرومند علیه نظم سیاسی موجود در ایران ناتوان خواهد ماند؛ دست کم به چند دلیل عمده:
- رضا پهلوی، موافقت نخبگان عمده سیاسی جامعه را همراه خود ندارد؛ تردیدی نیست که بخشی قابل اعتنا از جامعه ایران، چه به سبب نوستالژی ایران دهه 50 و چه به سبب نبود آلترناتیو به او توجه دارند، اما بخش نیرومند و تعیین کننده نخبگان جامعه ایران، همراهی با او ندارد. دگرگونی سیاسی به دست توده مردم صورت می گیرد، اما این نخبگان جامعه هستند که «معنای مسلط و هدایت کننده» جامعه را می سازند؛ ضرورت تغییر را از «آستانه آگاهی» جامعه عبور می دهند؛ تصویر یا ایماژینر تغییر را جا می اندازند.
-رضا پهلوی نه فقط موافقت نخبگان جامعه را ندارد، که مخالفت بخش هایی در خور اعتنا از آنها را هم در مقابل خود می بیند. بخشی از این مخالفان جدی، به سبب وابستگی سیاسی و اقتصادی، مسائل تاریخی و ایدئولوژیک این مخالفت را دارند و برخی دیگر هم متکی به استدلال های سیاسی خاص خود هستند. توفیق یک عامل سیاسی فقط به میزان هوادارانش یا آنها که بی طرف هستند و منفعل بستگی ندارد، بلکه به میزان مخالفت فعالی که در برابر خود می بیند هم بستگی دارد.
- نیروهای اجتماعی مخاطب رضا پهلوی مشخص نیست. در انقلاب اسلامی ایران، دانشجویان، طبقه متوسط سنتی و مدرن و روحانیت، نیروهای اجتماعی بودند که مخاطب اصلی شعارهای رهبری انقلابی و در عین حال موتورهای محرک برای دگرگونی سیاسی بودند. رهبری انقلاب اسلامی، علاوه بر روحانیت و طبقه متوسط سنتی و مذهبی، همراهی و نه قبول سیاسی طبقه متوسط جدید و دانشجویان را داشت. به طور مشخص کدام نیرو یا نیروهای اجتماعی تحت رهبری رضا پهلوی هستند؟
-رضا پهلوی ایدئولوژی بسیج گر ندارد. تردیدی نیست که حرکت های اعتراضی جمعی که منتهی به دگرگونی سیاسی شوند، نیاز به ایدئولوژی های بسیج گر دارند. ایدئولوژی انقلاب اسلامی در درون خود عناصری از اسلام گرایی، دموکراتیسم و سوسیالیسم را داشت و به این وسیله توانست هر یک از طبقات بالقوه مخاطب این ایدئولوژی ها را جذب خود کند. گرچه دموکراسی می تواند یک ایدئولوژی سیاسی بسیج گر باشد، اما در گفتار سیاسی رضا پهلوی، ایدئولوژی نه وزن و نه کارکرد چندان مهمی یافته است.
- وعده محوری و شعار محوری به جای استراتژی محوری، روش سیاسی رضا پهلوی بوده است. رضا پهلوی از آینده سخن می گوید اما چندان استراتژی روشنی جز «نافرمانی مدنی» ارائه نمی دهد. جایگاه او در این استراتژی چیست؟ نافرمانی مدنی تاکتیک است یا استراتژی؟ و یا هم استراتژی هم تاکتیک؟ سناریوی جایگزین درصورتی که نافرمانی مدنی شکست بخورد چیست؟
- کیفیت نیروهای سیاسی هوادار رضا پهلوی ناچیز و اندک است. او چندین بار به پاکسازی این هواداران و اعلام برائت از آنان دست زده است. اما خون تازه ای جایگزین این حجامت دوستان بدتر از دشمن نشده است.
-رضا پهلوی با برخی مسائل تاریخی تعیین تکلیف نکرده است. او هر از گاهی اشاره ای به اشتباهات و کاستی های دوران پدرش می کند اما به صورتی روشن و مصداقی سخن نمی گوید. صداقت سیاسی زمان قابل توجه و در خور اعتنا است و می تواند مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد که معطوف به خود باشد. مثلا بالاخره موضع و نظر او درباره کودتای 28 مرداد چیست؟ یا موضع و نظر او درباره برخی چهره های ملی گرا که خواهی نخواهی و خوب یا بد در ایران محبوبیت در خور اعتنا دارند چیست؟
امین پرتو

برنامه اندیشه نو دکتر ایرج ربیعی در تلویزیون ایران آریایی لس آنجلس

برنامه اندیشه نو دکتر ایرج ربیعی در تلویزیون ایران آریایی لس آنجلس



حدود ۱۶۰ سال پیش ملک التجار روسیه یک دست چای خوری برای امیر کبیر تحفه فرستاد .


حدود ۱۶۰ سال پیش ملک التجار روسیه یک دست چای خوری برای امیر کبیر تحفه فرستاد .
امیر اندیشید که آیا صنعت گران زبردست ایرانی می توانند نظیرش را بسازند ؟
سالها بعد در ایام نوروز جمعی در باغ چهل ستون اصفهان به تفریح نشسته بودند در این بین گدایی پیش آمد و درخواست کمک نمود و گفت :
من واقعاً گدا نیستم سرگذشتی دارم اگر حوصله ی شنیدن دارید برایتان تعریف کنم .
او گفت : در زمان صدارت امیر کبیر یک روز حاکم اصفهان صنعت گران شهر را احضار کرد . گفت آیا میتوانید کسی را که در میان شما از همه استادتر است معرفی کنید .
صنعتگران مرا معرفی کردند .
حاکم گفت : امیرکبیر برای انجام کار مهمی تو را به تهران خواسته است و من در تهران به حضور امیر رسیدم . سماوری نزد امیر بود او سماور را آب و آتش نمود و تمام اجزاء سماور را بیانکرد و گفت : میتوانی سماوری مانند این بسازی ؟
من تا آن زمان سماور ندیده بودم جلو رفتم و پس از ملاحظه گفتم بله می توانم .
امیر گفت این سماور را ببر ، مانندش را بساز و بیاور .
من سماور را برداشتم مشغول شدم پس از اتمام کار سماور ساخته شده را نزد امیر بردم و مورد پسند واقع شد . امیر پرسید این سماور با مزد و مصالح به چه قیمتّ تمام شده است ؟ من عرض کردم روی هم رفته ۱۵ ریال . امیر دستور داد تا امتیاز نامه ای برای من بنویسند که فن سماور سازی به طور کلی برای مدت ۱۶ سال منحصر به من باشد و بهای فروش هر سماور را ۲۵ ریال تعيين کرد .
پس از صدور این فرمان گفت به حاکم اصفهان دستور دادم که وسایل کارت را از هر جهت فراهم نماید .
در بازگشت به اصفهان بسرعت مشغول کار شده و چند نفر را نیز استخدام کردم و مجموعا مبلغ ۲۰۰ تومان خرج شد . اما هنوز مشغول کار نشده بودم که از طرف حکومت به دنبال من آمدند من را همچون دزدان نزد حاکم بردند .
تا چشم حاکم به من افتاد با خشونت گفت : میرزا تقی خان امیر کبیر از صدارت خلع شده و دیگر کاره ای نیست . تو باید هر چه زودتر مبلغ ۲۰۰ تومان را به خزانه ی دولت برگردانی .
m
در آن هنگام من پولی نداشتم پس دستور مصادره اموال من صادر شد . با این وجود بیش از ۱۷۰ تومان فراهم نشد . برای ۳۰ تومان دیگر مرا سر بازار برده و در انظار مردم چوب زدند تا اینکه مردم ترحم کرده و سکه های پول را به سوی من که مشغول چوب خوردن بودم پرتاب کردند . سرانجام آن ۳۰ تومان هم پرداخت شد . اما به خاطر آن چوبها و صدمات چشم هایم تقریباً نابینا شده و دیگر نمیتوانم به کارگری مشغول شوم از این رو به گدایی افتادم ....
این حکایت دویست ساله ماست که با تغییر اشخاص و حاکمان کل زیر ساخت هایمان را شخم میزنیم !!!
محمدعلی فروغی
هرکه شد خام ، به‌صد شعبده خوابش کردند
هر‌که در‌ خواب نشد ، خانه خرابش کردند ...
بازی اهل سیاست که فریب‌ست و دروغ
خدمتِ خلقِ ستمدیده ، خطابش کردند...
اول کار بسی وعده‌ی‌ِ شیرین دادند
آخرش تلخ شد و نقشِ بر ‌آبش کردند ...
آنچه گفتند شود سرکه‌یِ نیکو و حلال
در نهانخانه‌یِ تزویر ، شرابش کردند ...
پشت دیوار خری داغ نمودند و به ما
وصفِ آن طعم دل‌انگیز کبابش کردند ...
سال‌ها هرچه که رِشتیم به امّید و هوس
بر سرِ دارِ مجازات ، طنابش کردند ...
گفته بودند که سازیم ، وطن همچو بهشت
دوزخی پر ز بلایا و عذابش کردند ...
زِ که نالیم که شد غفلت و نادانیِ ما
آنچه سرمایه‌یِ ایجاد سرابش کردند ...
لب فروبسته ز دردیم و پشیمانی و غم
گرچه خرسندی و تسلیم ، حسابش کردند ...
فرخی یزدی

۱۳۹۶ بهمن ۱۸, چهارشنبه

POLITIK AUSLANDنشریه ولت آلمان

مرکل به نتان یاهو چی گفت؟

مرکل به نتان یاهو چی گفت؟
پشت درب های بسته داوس چه گذشت؟
گرچه در کنفرانس جهانی اقتصاد داوس سوئیس، جمهوری اسلامی ایران جا و مکانی ندارد، در عوض مشکلاتی که این حکومت برای جهان ایجاد کرده و میکند، مورد بحث برای پیشگیری از آن و احتمال تحریم های آینده این کشور جا و مکان محکمی در سالن ها، پشت درب های بسته و پرده های کشیده کنفرانس داوس دارد.
در حال حاضر چند مورد بخصوص دور هیکل جمهوری اسلامی که همیشه دم از قدرت میزد، میگردد. اولین آن کنفرانس داوس است و گرچه در این کنفرانس آنگلا مرکل اشاره‌ای به سخنان ترامپ در رابطه با مشکل قرارداد هسته ای ایران نکرد و هیچ نکته‌ای از سخنانش را ولو کوچک به این مشکل ربط نداد، خبر های رسیده از منابع موثق مذاکرات کنفرانس، حاکی از این است که سخنان نتان یاهو با مرکل نوعی آگاهی قبلی برای شرکت کنندگان در کنفرانس هنگام سخنان ترامپ است.
در برلین گفته شد، نتان یاهو از مرکل حمایت بیشتر برای سیاست خودش و ترامپ در زمینه قرارداد هسته ای با ایران خواسته است اما مرکل به این دلیل که هنوز بصورت مدیریت دولت را اداره میکند و مدتی طول خواهد کشید تا دولت جدید به احتمال زیاد با سوسیال دموکرات ها بعنوان ائتلاف بزرگ مشغول کار شود، قادر نیست در رابطه با مذاکراتس حتی با نخست وزیر اسرائیل جواب قانع کننده ای بدهد. غیر از این، مذاکرات ائتلاف را به خطر خواهد انداخت زیرا حزبی که با او در حال مذاکره است، میتواند این ایراد را از مرکل بگیرد » به چه دلیل قبل از تشکیل دولت، قول داده ای« در چنین شرایطی میتوان تا حدودی مشکل مرکل را قانع کننده دانست. در برلین هم چنین گفته شد، ترامپ سیاست خود را در کنفرانس داوس روشن‌تر اما با خشونت کمتر اعلام میکند اما آنچه نتان یاهو به ترامپ گفت، نشان میدهد هردو کشور تصمیم گرفته اند، سیاست جدی تری در مقابل ایران بگیرند. نتان یاهو به ترامپ گفت، اسرائیل از آمریکا حمایت کامل خواهد کرد، اگر آمریکا از قرارداد برجام خارج شود، نوعی اتحاد جدید بر علیه جمهوری اسلامی ایران است.
نخست وزیر اسرائیل قبل از ورود ترامپ به داوس پایه این اتحاد محکم را قبلاً در سخنانش با آنگلا مرکل گذاشت و گفت « میگوئید ما با ایران قرارداد امضاء کردیم باید به آن وفادار بمانیم، شما با کره شمالی هم قرارداد امضاء کردید و نمونه این وفاداری متقابل را دیدید«
در هر حال کنفرانس اقتصاد داوس با شش هزار شرکت کننده از رهبران کشور ها و بزرگان اقتصاد جهان، بهترین موقعیت را بدست نخست وزیر اسرائیل داد تا با سران دیگر کشور ها مانند کانادا و بلژیک در رابطه با مشکل هسته ای ایران گفتگو کند.
آنچه مربوط به اتحادیه اروپا می‌شود در وهله نخست، افزایش گمرک آمریکا بر تولیدات اروپا است و سپس نوبت به قرارداد هسته ای با ایران میرسد، که به احتمال خیلی زیاد قبلاً با نتان یاهو در همین زمینه صحبت کرده و گوشه‌هایی از سخنانش را برای نخست وزیر اسرائیل فاش کرده است.
بلند پایگان سیاسی اروپا میگویند، سخنان ترامپ بیشتر متوجه دنباله تحریم های ایران دور خواهد زد، ولی مشخص نیست، میهمان بزرگ کشور سوئیس، در این سفر تا چه میزانی قادر خواهد بود، بتواند با رهبران اتحادیه برای برقراری مشکلات گمرکی و مشکل هسته ای ایران کنار بیآید.
هنوز فریاد خشم آلود بلند پایگان سیاسی آلمان از ورود شاهرودی که آیت الله قاتل لقب گرفته، خاموش نشده و رسانه‌های گروهی هنوز هم به تفسیر های انتقاد آمیز خود به درمان این مرد در مرکز اعصاب هانوفر ادامه میدهند و بقول مفسر نشریه دی ولت، انتقاد شدید سیاستمداران ایالات مختلف حتی نخست وزیران ایالتی از اجازه ورود او به آلمان پیایان نیافته، در اتحادیه اروپا عمل دیگری رخ داد که تکان آن از بروکسل گرفته تا آخرین مرز اتحادیه بین لهستان و روسیه سفید را لرزاند.
شاید باشند افرادی که باورشان نمیشود اما حقیقت دارد که اتحادیه اروپا بخش امور خارجی و مبارزه با تروریست، علا الدین بروجردی تروریست معروف جمهوری اسلامی ایران را دعوت کرد با گروهش در سمینار مبارزه با ترور شرکت کند.
این دعوت وقیحانه آن‌چنان شرم آور بود که رسانه‌های گروهی را وادار به حتی توهین به گردانندگان این کنفرانس کرد.
کمیسیون امور خارجی اتحادیه اروپا از بروجردی و همراهانش دعوت کرد در سمینار مبارزه با تروریست که غیر عمومی است، شرکت کند.
نشریه بیلد مینویسد، اتحادیه اروپا به این کار بیجا و غیر قابل قبول دست زد ولی در عوض در جلسه سمینار، بروجردی و همراهانشان را به سیخ گریل کشیدند. این افرد را در جلسه سمینار کباب کردند
چنانچه چند تن از مقانمات اتحادیه که در سمینار مزبور شرکت کرده‌اند و حاضر نیستند نامشان فاش شود، گفته اند، بروجردی در تماس مستقیم با حزب الله لبنان است، کسی است که بار ها بشار اسد او را پذیرفته و خودش ار تروریست های معروف خاور نزدیک است، تنها دلیل دعوت از او مقامش بعنوان رئیس کمیسیون خارجی پارلمان ایران میباشد.
سخنان این چند تن میرساند، طی جلسات سمینار این مسایل پیش آمده و نمایندگان اتحادیه آن‌ها را مطرح کرده اند.
چندین نشریه پر تیراژ سراسری اروپا با چاپ عکس هایی از بروجردی و همراهانش نوشته اند، بروجردی دست راست علی اکبر ولایتی بود و در سال 94 مسئول مستقیم حمله به مرکز یهودیان بوئنوس آیرس با 85 کشته است.
دیگر اینکه بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی است و باعث کشته شدن حداقل 25 نفر از تظاهر کنندگان اخیر و 3 هزار زندانی میباشد. 39 نفر در همدان بخاطر ترک دین اسلام بازداشت شده‌اند که در ایران حکم اعدام را دارد.
رسانه های گروهی مینویسند، اتحادیه اروپا حتماً میداند، بروجردی در سال 2009 رئیس کمیسیون تحقیق بود و در همان زمان تعداد زیادی شکنجه و کشته شدند. بروجردی در تفسیر خود مینویسد، زندانها درست کار میکنند و زندان اوین بارگاه آسمانی روی زمین است.
در سمینار مزبور دیوید ماک آلیستر (David McAllister )رئیس سمینار در سخنرانی افتتا حیه اش شدیداً از جمهوری اسلامی انتقاد کرد و گفت، ایران باید هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی دست از حمایت اسد بردارد. وی افزود اتحادیه اروپا جریانات تظاهرات اخیر مردم ایران را زیر نظر دارد و بسیار از این بابت نگران است. وی هم چنین نگرانی خود را از جاسوسی جمهوری اسلامی ایران در اتحادیه اروپا با سخنانی تند ابراز کرد.
چند تن از نمایندگان به بروجردی گفتند، آنچه در ایران میگذرد، باعث نگرانی زیاد است و از او جواب خواستند، وی به هیچ یک از سئولات جواب درستی نداد و ترفه رفت.
خانم دیدر برگر (Deidre Berger )رئیس کمیته آمریکن جویس به نشریه بیلد گفت، دعوت این افراد مسخره ترین اتفاقی است که در تاریخ سیاسی بوقوع پیوسته. از کسانی برای مبارزه با تروریست دعوت شده که خود تروریست و از بزرگان تروریست جهان هستند.
کارشناسان سیاسی در بروکسل بعد از سمینار مزبورگفتند، اتحادیه اروپا نیاز فوری به سیاست و نگرش جدید در مقابل جمهوری اسلامی ایران دارد و در رابطه با تحریم های جدید باید امکان آن‌ها را بررسی شود.

رژیم جمهوری اسلامی ایران بیشتر از گذشته به خشونت خود ادامه میدهد

دکتر ایرج ربیعی گزارش میدهد:
رژیم جمهوری اسلامی ایران بیشتر از گذشته به خشونت خود ادامه میدهد. این خشونت دامنگیر افرادی شده که ترک دین اسلام کرده اند. یکی از کشیشان پروتستانت ایالت نیدر زاکسن پایتخت شهر هانوفر که مایل نیست نامش فاش شود، در مصاحبه
تلفنی امروز با ما گفت، از هنگامی که مردم بر علیه ظلم و استبداد حکومت ملایان در ایران اعتراض آمیز به خیابانها آمدند، سازمانهای مذهبی اروپا تصمیم گرفتند، در این اعتراض ها دخالت نکنند زیرا دولت ایران تظاهر کنندگان عوامل جاسوسان خارجی میدانست و برای آن‌ها خطر حتمی جانی داشت اما 39 نفر در همدان بخاطر تردد از اسلام محاکمه می‌شوند و ما نگران جان این افراد که مسیحی شده‌اند هستیم چون خشونت جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی این کشور که زیر نظر خامنه ای کار میکند، بیشتر شده است.
وی گفت در زمان قرون وسطی در اروپا از لغت آپوستازی (Apostasie ) برای محاکمه مردم برای کسانی که قصد اعدام آن‌ها را داشتند بکار میبردند و این لغت به معنی »ذباله از ایمان« ملایان ایران از این لغت اما از نوع فارسی عربی آن استفاده میکنند و نام تردد از دین اسلام روی آن گذاشته‌اند تا بتوانند مانند قرون وسطی مخالفین و افرادی که ترک دین اسلام میکنند را اعدام کنند.
کشیش مزبور در تعریف این لغت افزود، ذباله از دین را میتوان مانند کش، کش داد و هر گونه که حکومت ها و کشیش های قرون وسطی میخواستند برای مردم معنی میکردند. در ایران فعلاً بهمینگونه عمل می‌شود و هر ملایی و یا دادستانی بگونه ای که خودش بخواهد تردد از دین اسلام را مانند قرون وسطی اروپا تفسیر میکنند و بر اصل این تفسیر ها حکم صادر میکنند.
انتشار خبر دقیق تعداد نیروهای ایرانی در سوریه در شورای امنیت بازتاب گسترده ای در رسانه‌های گروهی داشت. گفته میشود، این اطلاعات برای بدست آوردن توافق اتحادیه اروپا برای همکاری با آمریکا است تا طرح جدید تحریم ها را بمورد اجرا گذارند.
ایران حدود 82 هزار نفر برای جنگ در سوریه دارد. از این ارقام که به تائید سازمانهای امیتی جهان رسیده 3 هزار نفرشان از سپاه پاسداران و 9 هزار نفرشان از حزب الله لبنان میباشند. 10 هزار نفر از افغانستان، پاکستان و عراق هستند. 60 هزار نفرشان از افراد سوریه هستند که موافق اسد میباشند. هزینه کلیه این افراد را با تجهیزات و خوراک و پوشاک جمهوری اسلامی ایران میپردازد.
طبق گزارش سازمانهای اطلاعاتی ایران بعد از پایان تحریم ها به شدت به خرید اسلحه افزوده است. در سال 2014 این میزان 17 درصد کل بودجه کشور برای مصارف نظامی بود در سال 2017 به 22 درصد یعنی 23 ملیارد دلار رسیده است. پول‌های مردم ایران
یک مقام سیاسی آلمان در برلین به ما گفت، ایران مشکل زیادی برای منطقه درست کرده متأسفانه ما اهمیت ندادیم و اکنون ریشه دوانیده است و کارش بیشتر تحریک، خشونت، جاسوسی و اعزام نیرو به سوریه است.
هنوز فریاد خشم آلود بلند پایگان سیاسی آلمان از ورود شاهرودی که آیت الله قاتل لقب گرفته، خاموش نشده و رسانه‌های گروهی هنوز هم به تفسیر های انتقاد آمیز خود به درمان این مرد در مرکز اعصاب هانوفر ادامه میدهند و بقول مفسر نشریه دی ولت، انتقاد شدید سیاستمداران ایالات مختلف حتی نخست وزیران ایالتی از اجازه ورود او به آلمان پیایان نیافته، در اتحادیه اروپا عمل دیگری رخ داد که تکان آن از بروکسل گرفته تا آخرین مرز اتحادیه بین لهستان و روسیه سفید را لرزاند.
شاید باشند افرادی که باورشان نمیشود اما حقیقت دارد که اتحادیه اروپا بخش امور خارجی و مبارزه با تروریست، علا الدین بروجردی تروریست معروف جمهوری اسلامی ایران را دعوت کرد با گروهش در سمینار مبارزه با ترور شرکت کند.
این دعوت وقیحانه آن‌چنان شرم آور بود که رسانه‌های گروهی را وادار به حتی توهین به گردانندگان این کنفرانس کرد.
کمیسیون امور خارجی اتحادیه اروپا از بروجردی و همراهانش دعوت کرد در سمینار مبارزه با تروریست که غیر عمومی است، شرکت کند.
نشریه بیلد مینویسد، اتحادیه اروپا به این کار بیجا و غیر قابل قبول دست زد ولی در عوض در جلسه سمینار، بروجردی و همراهانشان را به سیخ گریل کشیدند. این افرد را در جلسه سمینار کباب کردند
چنانچه چند تن از مقانمات اتحادیه که در سمینار مزبور شرکت کرده‌اند و حاضر نیستند نامشان فاش شود، گفته اند، بروجردی در تماس مستقیم با حزب الله لبنان است، کسی است که بار ها بشار اسد او را پذیرفته و خودش ار تروریست های معروف خاور نزدیک است، تنها دلیل دعوت از او مقامش بعنوان رئیس کمیسیون خارجی پارلمان ایران میباشد.
سخنان این چند تن میرساند، طی جلسات سمینار این مسایل پیش آمده و نمایندگان اتحادیه آن‌ها را مطرح کرده اند.
چندین نشریه پر تیراژ سراسری اروپا با چاپ عکس هایی از بروجردی و همراهانش نوشته اند، بروجردی دست راست علی اکبر ولایتی بود و در سال 94 مسئول مستقیم حمله به مرکز یهودیان بوئنوس آیرس با 85 کشته است.
دیگر اینکه بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی است و باعث کشته شدن حداقل 25 نفر از تظاهر کنندگان اخیر و 3 هزار زندانی میباشد. 39 نفر در همدان بخاطر ترک دین اسلام بازداشت شده‌اند که در ایران حکم اعدام را دارد.
رسانه های گروهی مینویسند، اتحادیه اروپا حتماً میداند، بروجردی در سال 2009 رئیس کمیسیون تحقیق بود و در همان زمان تعداد زیادی شکنجه و کشته شدند. بروجردی در تفسیر خود مینویسد، زندانها درست کار میکنند و زندان اوین بارگاه آسمانی روی زمین است.
در سمینار مزبور دیوید ماک آلیستر (David McAllister )رئیس سمینار در سخنرانی افتتا حیه اش شدیداً از جمهوری اسلامی انتقاد کرد و گفت، ایران باید هم از نظر نظامی و هم از نظر سیاسی دست از حمایت اسد بردارد. وی افزود اتحادیه اروپا جریانات تظاهرات اخیر مردم ایران را زیر نظر دارد و بسیار از این بابت نگران است. وی هم چنین نگرانی خود را از جاسوسی جمهوری اسلامی ایران در اتحادیه اروپا با سخنانی تند ابراز کرد.
چند تن از نمایندگان به بروجردی گفتند، آنچه در ایران میگذرد، باعث نگرانی زیاد است و از او جواب خواستند، وی به هیچ یک از سئولات جواب درستی نداد و ترفه رفت.
خانم دیدر برگر (Deidre Berger )رئیس کمیته آمریکن جویس به نشریه بیلد گفت، دعوت این افراد مسخره ترین اتفاقی است که در تاریخ سیاسی بوقوع پیوسته. از کسانی برای مبارزه با تروریست دعوت شده که خود تروریست و از بزرگان تروریست جهان هستند.
کارشناسان سیاسی در بروکسل بعد از سمینار مزبورگفتند، اتحادیه اروپا نیاز فوری به سیاست و نگرش جدید در مقابل جمهوری اسلامی ایران دارد و در رابطه با تحریم های جدید باید امکان آن‌ها را بررسی شود.
چندی پیش در ماه دسامبر گزارش دادیم اتحادیه اروپا از طریق آلمان به مرکز اسلامی ایران در هامبورگ 283 هزار و 150 یورو برای همکاری این مرکز که رئیس آن آیت الله رمضانی از دوستان نزدیک خامنه ای است برای مبارزه با اسلام افراطی میپردازد.
در آن موقع بخاطر بازتاب گسترده این خبر در رسانه‌های گروهی، دولت مجبور شد، جوابی برای پرداخت پول به مرکز اسلامی ایران در هامبورگ که خود در راس فعالیت‌های جاسوسی و تروریستی قرار دارد، پیدا کند.
برای اجرای این هدف و اینکه دولت آلمان مجبور شود جواب قانع کننده برای پرداتخت این پول بدهد، حزب سبز ها در پارلمان اعلام کرد، طبق اسنادی که ما بدست آورده‌ایم مرکز اسلامی ایران در هامبورگ بخاطر فعالیت‌های ضد قانونی خود مانند جاسوسی و کمک به تروریست ها زیر زره بین و کنترل سازمان امنیت قرار دارد ، بنا براین به چه علت دولت پول به یک مرکز تولید تروریست میدهد تا با تروریست مبارزه کند؟
در بررسی های بعدی مشخص شد، پول پرداختی از مرکز اتحادیه اروپا بخش مبارزه با تروریست از طریق سازمان دهی اداره کل آگاهی آلمان پرداخت شده است.
اطلاعاتی که از این طریق بدست آمد، آش پخته شده سر آشپز اتحادیه اروپا و همکارش اداره کل آگاهی آلمان داغ تر کرد.
بعد از انتشار خبر دومی دولت خانم مرکل دست پاچه شد و غیر مستقیم به رسانه‌های گروهی خبر رساند که مرکز اسلامی شیعه ایران در هامبورگ در کذشته با اهداف دیگری به ثبت رسیده که حاکی از فعالیت این سازمان در جهت مبارزه با اسلام افراطی و استحکام یک اسلام لیبرال بود.
رسانه‌های گروهی راضی به توضیح بی سر و ته و آبکی دولت نشدند و فراکسیون پارلمانی حزب سبز ها در پارلمان از دولت خواست به این سئوال جواب بدهد » به چه دلیل به مرکز و سازمانی که بخاطر فعالیت‌های غیر قانونی زیر کنترل سازمان امنیت است، پول برای مبارزه با اسلام افراطی داده میشود. در نامه فراکسیون هم چنین آمده است، مرکز اسلامی شیعه ایران در هامبورگ ترویج اسلام افراطی میکند، چگونه میتوان با یک مرکز اسلام افراطی با گروهای اسلامی افراطی مبارزه کرد.؟
در رسانه‌های گروهی امروز این نکته مورد تفسیر قرار گرفته و آمده است، آیت الله رمضانی نماینده امام خامنه ای در اروپا، رئیس مرکز جاسوسی و ترور اسلام شیعه در هامبورگ و کسی که به شاهرودی آیت الله قاتل کمک کرد در بیمارستان اعصاب هانوفر درمان شود، کسی است که خود اسلام افراطی را در اروپا ترویج میکند.
کنستانتین فون نوتس از کمیسیون پارلمانی سبز ها در این زمینه گفت، برای کمک به سازمانها و گروههای اسلامی باید بسیار دقیق بود زیرا فعالیت آن‌ها در شرایط فعلی زیر نظر گرفته میشود.
فعلاً حزب سبز ها منتظر جواب دولت خانم مرکل است.
آنچه برای مردم اروپا غیر منتظره بود، سرعت تشکیل گروه کار رسیدگی مجدد به قرارداد هسته ای ایران است. هیچ مفسر و یا گزارشگری در دو ماه گذشته پیشبینی تشکیل چنین گروهی را نمیکردند، بیشتر از همه آلمان که وزیر امور خارجه اش مرتب از همکاری با جمهوری اسلامی ایران دم میزند.
نکته دیگر که شاید بیشتر اروپائیان به آن توجه نکردند، سخنان مکرون پرزیدنت فرانسه است که چند روز پیش در یک محفل سیاسی گفت » اگر آمریکا از قراداد برجام خارج شود، فرانسه نیز قراداد را ترک خواهد کرد« این جمله ضربه کاری به کل قضیه وارد آورد و رهبران اتحادیه با خود حساب کردند، چنانچه دانه زنجیر پاره شود، اتحاد اروپا با شکاف بزرگی مواجه خواهد شد.
اکنون ورق برگشته است، نگاهها بسوی غرب خیره شده‌اند و باید این بار بجای اینکه بگوئیم، »در غرب خبری نیست«، باید بگوئیم در غرب خبری هست.
احتمال می‌رود چنانچه در گزارش های قبلی اشاره کردیم، اولین مسأله مورد بحث گروه کار، تولید راکت های بالیستیکی ایران باشد.
و اما ادامه کار بکجا خواهد کشید، گروه کار مزبور دو راه بیشتر ندارد، یا یک قرارداد الحاقی تنظیم کرده آن را به پرونده قراداد برجام ضمیمه کند، یا قرارداد را کاملاً لغو کند. بخش دوم آن‌چنان رضایت‌بخش نیست و حتی آمریکا هم چندان به آن راضی نیست، اما تنظیم قرارداد ضمیمه با مخالفت جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد.
رژیم ملایان که همه کاره اش سپاه پاسداران با هزینه‌های گزاف در خارج برای ایجاد جنگ و تحریک میباشد، اگر بخواهد به روش خود ادامه دهد، از سوی هیچ کشوری جز چند کشور کوچک آفریقایی که حتی نان شب خود را ندارند، حمایت نخواهد شد.
در‌واقع ورود کشور ایران به بازار جهان آزاد و ادامه حیات احتیاج به یک تکان شدید دارد که آن هم تغییر سیستم این کشور است.

نقش زنان ایران در خروش و بپاخیزی ملت

دکتر ایرج ربیعی گزارش میدهد:
نقش زنان ایران در خروش و بپاخیزی ملت
پشت پرده مذاکرات نتان یاهو با پوتین
میزان پرداخت های ایران در جنگ جدید خاور نزدیک در صورت بروز
اینبار دست زنان شیردل و دلاور ایران از آتش بیرون آمد. بیرون آمدبرای سوزاندن پیکر سیاه ملایان و خاموش کردن گلوله های تیر سربازان. هنگامی که مردم با فریاد مردم از ارتش کشور حمایت میخواهد میرساند که هنوز اعتقاد گذشته به نیروهای مسلح ایران وجود دارد و بقول یک دانشمند اروپایی زنان ایران در سطح بزرگ اینبار جلوی صف مردان حرکت میکنند. بازتاب گسترده مانند روزهای اعتراض که بیش از 25 کشته داد.
بیش از 20 نشریه سراسری اروپا از جمله اشپیگل آلمان، استاندارد اتریش، نوی زوریخه سایتونگ سوئیس و بسیاری دیگر از رسانه‌ها ازخروش دختران و زنان ایران نام میبرند، تفسیر نوشته‌اند و به این نتیجه رسیده اند، چنین تظاهراتی هر روز به یک بهانه و از سویی بپا میخیزد. یک نویسنده آلمانی میگوید، باید از ملایان ایران پرسید، مردم ایران با چه زبانی باید به شما بگویند » شما را نمیخواهیم« این چه حکومتی است که جز ویرانی هدف و برنامه دیگری ندارد. ملایان و سران سپاه پاسداران فرزندان خود را با پول ملت ایران طی سالهای اخیر برای تحصیل به خارج فرستتادند و فکر میکردند، آن‌ها بعد از باز گشت کمکشان خواهد کرد. دیدیم که چنین نشد ایران در صحنه جهانی تنها تر و تنها تر و منزوی میشود.
در خیابان انقلاب شور و غوغا بپا بود، زنان با آویزان کردن روسری های خود بهترین نوع اعتراض را به ملایان نشان دادند. اینبار روسری ها به چوب آویزان شد، بار دیگر چه میشود؟ سر ملایان بالای چوب میرود؟
آن جایی که زنان شهامت شیران دارند و ارزش‌های انسانی را ستایش میکنند و لباس خود را خودشان میخواهند انتخاب کنند.
چگونه میتوان ملتی را با سه هزار سال فرهنگ و تمدن مجبور کرد چادر سر کنند. چگونه میتوان مردان و زنان را سالها به زنجیر کشید، اعدام و شکنجه کرد، جواب به این سئوالات در خیابانهای شهرهای ایران میبینیم و می شنویم. ملایان با 39 سال رنج و عذاب باید قبل از خطر اعتراض های مسلح بروند و مردم را راحت بگذارند.
ملایان میگویند، حصر خانگی میر حسین موسوی را کاهش میدهم. مردم گول نخواهند خورد چون این فرد خودش از طایفه شما است. این فرد مانند شما دستش بخون ملت آغشته است. تظاهرات ادامه دارد.
پیشبینی های کارشناسان سیاسی جهان نمایانگر این نکته است که خروش مردم ایران اینبار بسیار جدی و سد راه ملایان است. ایران تلاش میکند خود را از زنجیر ملایان رها کند. همین دانشمندان میگویند به احتمال زیاد سرنوشت ایران بعد از رفتن ملایان مانند سرنوشت کشور های عربی و یا افغانستان نخواهد شد زیرا ایران بهرمندی از جوانان با سواد و فرهنگ غنی دارد.
رهایی ایران از بند ملایان حتی برای منطقه بسیار خوب است زیرا در طول مدتی کوتاه، دست‌های ملایان در سوریه، عراق، یمن و افغانستان که جز تخریب کار دیگری ندارند ، قطع خواهد شد که به آرامش در منطقه خاور نزدیک کمک میکند.

شمامیخواهید به دنیا بگوئید زبان بین‌المللی بلد هستید؟ و با این زبان در کنفرانس ها و مذاکرات شرکت میکنید؟ شما با زبان بی سرو ته خود بجای حفظ آبرو آبروی خود را هر روزبیشتر میبرید. بگذارید بگویم شما میگوئید با تروریست مبارزه میکنید، نه چنین نیست چرا دروغ میگوئید شما پول میدهید تروریست ها برایتان ترور کنند. میگوئید در اسلام دست دزد را قطع میکنند، دست مردم را قطع میکنید، خودتان دزد هستید. شما یا احمق هستید متوجه نمیشوید مردم جهان در باره شما چه قضاوت میکنند یا سرتان را زیر برف کرده‌اید 40 سال است از نادانی سیاستمداران جهان استفاده میکنید بهتر بگویم فرصتی که جهان آزاد برای استفاده مادی به شما داده است.
جمهوری اسلامی ایران هنوز دست از تجاوزات خود بر نداشته که هیچ، تحریک و تجاوز و سرمایه‌گذاری برای کشتار و مرگ را افزایش داده است. در یک سایت سیاسی لبنان گزارشی منتشر شد که حاکی از افزایش وسعت سرمایه‌گذاری جمهوری اسلامی ایران در لبنان برای تولید راکت میباشد. در این گزارش که بر اساس منابع اطلاعاتی آمریکا، اتحادیه اروپا و اسرائیل منتشر شده، آمده است، مردم لبنان در آینده نزدیک با مشکلات دیگری که همه آن‌ها را ایران بوجود آورده روبرو خواهند شد. نویسنده این گزارش به مردم لبنان هشدار داد که جمهوری اسلامی ایران با صرف هزینه‌های زیاد، مشغول ساختن یک مرکز تولید راکت دیگر که از اولی بمراتب بزرگ‌تر و با تولید بیشتر است میباشد. در این گزارش هم چنین آمده است، اسرائیل چندین بار ترانسپورت کامیونهای حامل راکت ایران را در سوریه بطرف لبنان حمله و نابود کرد از این رو جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت در لبنان کارخانه تولید راکت بسازد. دولت پاسیو لبنان توجهی به این نکته ندارد زیرا زیر نفوذ شدید حزب الله است و لبنان را در منطقه مبدل به یک مرکز بزرگ تولید راکت که خطرات ناشی از آن برای مردم و هم چنین منطقه بزرگ است. حزب الله اکنون 100 هزار راکت در اختیار دارد و سریع قادر است 30 هزار نفر سرباز بگیرد. در هرحال اگر مردم لبنان سرنوشت خود را بدست نگیرند، سرنوشتشان بدست دیکتاتوری خواهد افتاد که در تهران است.
جمهوری اسلامی هزینه‌های گزاف جنگ‌ها را میپردازد و چنانچه یک مقام سیاسی در برلین میگوید، فعلاً آمریکا برای ماندن ایران در سوریه حرفی نزده است، اما اگر ایران بخواهد بیشتر از این در سوریه دخالت کند و نزدیک اسرائیل شود، احتمال جنگ این دو کشور در تپه های گولان میرود. بهمین دلیل اتحادیه اروپا در مذاکرات محرمانه با اسرائیل مشکلات را بررسی میکند و مایل هم نیست دخالت کند.
غیر از درگیریهای جمهوری اسلامی ایران، اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دو مشکل دیگر یکی جلوی خانه و دیگری چتد کیلومتر آنطرفتر از ایران لانه کرده اند. گرچه هردوی این مشکل تقریباً باهم در باطن یکی هستند اما از نقطه نظر سیاست جهانی در دو جهت سیاسی حرکت میکنند.
همسایه ایران عربستان سعودی مدتها است نمیتواند با ملایان کنار بیآید و چنانچه دانشمندان میگویند، در بطن اسلام اختلافات قرون وسطی اروپا دیده می‌شود یعنی جنگ و انتقام جویی بین کاتولیک ها و پروتستانت ها، اکنون ایران به قرن چهاردهم باز گشته و طبیعی است عربستان سعودی اگر بخواهد با ملایان مبارزه کند، باید به عقب برگردد. و اما دومین مشکل، اسرائیل است که ایران در پرخاش ها، تهمت هاو ناسزاها نابودی آن را میخواهد که گرچه بسیار جدی است، اما خنده‌دار هم میباشد زیرا تا کنون کسی در جهان پیدا نشده که نابودی کشوری را بخواهد.
خطر این مشکل دومی را باید از زبان نتان یاهو نخست وزیر اسرائیل بشنویم که در گفتگویش به پوتین توضیح میدهد که جمهوری اسلامی ایران میخواهد در سوریه بماند و در لبنان ابزار جنگی بر علیه اسرائیل تولید کند. نتان یاهو که تا کنون چندین بار پوتین را ملاقات کرده می افزاید، اسرائیل بهیچ وجه این اقدام‌ها را تحمل نخواهد کرد.
اگر از دریچه نگاه اسرائیل به کل مشکل سوریه چشم اندازیم، پی میبریم، نتان یاهو شوخی نمیکند.
به احتمال زیاد نتان یاهو به پوتین جریانهایی که در لبنان میگذرد را بصورت گزارش دوستانه گفته است. مثلاً میتوان حدس زد که افزایش بی حساب ارتش حزب الله در لبنان بصورتی است که 200 دهکده در جنوب این کشور تبدیل به پایگاه نظامی شده، یک چهارم تا یک سوم منازل جنوب لبنان محل اقامت نظامیان است، و در‌واقع لبنان مرکز کنترل اسرائیل زیر نظر ایران است.
سازمانهای اطلاعاتی اروپا که همکاری خوبی با سازمان اطلاعات اسرائیل دارند، عقیده دارند، خطر حضور ایران زیر نام حزب الله در لبنان، یک خطر جدی است و چون لبنان کشوری است با ملیت و مذاهب مختلف، میتواند لانه زنبور خوبی برای رژیم ایران باشد.
از این روز همه موافق هستند قدمی بردارند، هدف مشخص است اما برنامه ندارند. اروپا و پوتین میدانند، اسرائیل برای از بین بردن حزب الله برنامه وسیعی دارد. باید دید ، جمهوری اسلامی ایران تا چه حد بعد از اعتراضات مردم و موقعیت بسیار بد اقتصادی کشور، میتواند با این دو مشکل کنار بیآید.