آنها چند نفر هستند ؟
تلرانس ( تحمل پذیری ) وپلورالیسم (تکثرگرایی) درفرهنگ سیاسی ایران وجود ندارد .همه هستند والبته همه هم را قبول ندارند. در کشورهای عمدتا صنعتی این 2 مقوله پایه ای ، تبدیل به فرهنگ شده است که البته پروسه تاریخی خودش را داشته است . در جوامع عقب مانده و سنتی به دلیل همین کمبودها ، اخلاق سیاسی هم بلد نمیشویم ، حتی اگر سالها در همین غرب زندگی کنیم، که این هم البته ریشه های سیاسی تاریخی خودش را دارد...
دوست عزیزی که از دنیای آرمانی سوسیالیسم نوشته بود ، و بعد سوال کردم با کدام نسخه اقتصادی ؟ گفت : تو سوسیالیسم نمیدانی و مودب هم نیستی ، پس درود بر لنین و رفت. راست میگفت من سوسیالیسم نمیدانم درذهنم دنیای زیبای ذهنی نمیسازم و با کلمات حلوا درست نمیکنم . من نمیخواهم قیندرلای قصه های زیبای سوسیالیستی باشم . من و جامعه من هنوز از گرداب خرده بورژوازی سنتی رها نشده است هنوز با ارزشهای بورژوازی آشنایی ندارد ،آنوقت از کجا باید قلاب گرفت تا جامعه از نردبان سوسیالیسم سیندرلایی یهویی بالا برود ؟ آنها تجربه کردند و رفتند بالا ، کمی بعد با مُخ برگشتند زمین ( شوروی سابق ) که تکرارش عملی نیست و البته حتی فکر تکرارش مسخره است. من عاشق سوسیالیست هستم ، ولی نه آن آش خونین استالینی قرن پیش ....که اقتصاد دولتی را به نام سوسیالیست به مردم قالب کرده بودند .
سوسیالیسم یعنی چه ؟
بنا به داده های اینترنتی ، اندیشهای سیاسی، اقتصادی که برای ایجاد یک نظم اجتماعی مبتنی بر انسجام همگانی میکوشد، جامعهای که در آن تمامی قشرهای اجتماع سهمی برابر درسود همگانی داشتهباشند. اگرچه اندیشههای مبتنی برلغومالکیت خصوصی پیشینهٔ زیادی درتاریخ دارد ولی جنبش سوسیالیستی پس از شکلگیری جنبش کارگری درقرن نوزدهم میلادی اهمّیت سیاسی پیدا کرد. درآن قرن جریانات گوناگون که خود را سوسیالیست ، سوسیال دموکرات و کمونیست مینامیدند با هدف لغو مالکیت خصوصی در اروپا و آمریکا شکل گرفت . جناب ان قلابی که مافیایی هم نیستی همین فردا کلید تهران را به دست شما چند نفر بدهند نسخه اقتصادی جدیدتان که غیر مافیایی هم نیست چیست ؟ اگر نسخه اقتصادی جدیدی نداری و باید تابع همین نسخه اقتصادی نظم نوین باشی پس بعضی وقتها یه نگاهی در آینه به اندازه مبارک بکنید...اینکه آینده ایران با دموکراسی بهتر میشود یا سوسیالیسم ؟ نسلهای بعدی خودشان راهی پیدا میکنند ، شماها راحت باشید .
اگرکسی مدعی دنیای سوسیالیسم بود اول نسخه اقتصادی جدید متفاوتی معرفی کند، به جز این تفاوتی کیفی بین نیروهای موجودسیاسی نیست . ولی درحرف مفت کم نمیآورند . یکی به آن یکی میگوید مافیا ، آن یکی به یک جنایتکارجنگی (مک کین) میگوید چه گوارا ، آن یکی به رضا شاه میگوید آزادیخواه...همه فقط خودشان را کعبه آمال جامعه میدانند فقظ سرسوزنی تحمل پذیری نیست. تمام عمرش را صرف شعار دادن و پرستش و شعار مفت برای یک پدیده ای کرده ، با این توجیه که مروج ناامیدی نباشد !این تفکر پرستش ، دنباله تاریخی اش به زمان غار نشینی برمیگردد که جادوگران شکارچیان قبیله را با آداب جادوگری تشویق میکردند که برای نجات قبیله درسرمای زمستان و دربیرون غار به شکار بروند ! این پدیده بعدها ودرپروسه تاریخی تبدیل به انواع سوژه های مختلف برای پرستش شد. ازخدایان احمق تا پیامبران شارلاتان وتا امامان جاکش .... ناامیدی خوب نیست ولی چنگ زدن به هر وزغی هم چنگی به دل نمیزند .
شعار دادن و پرستش بی محتوای احساسی برای تئوری های ذهنی زیبا راحترین کار است و سخترین کار فکر کردن است . آزادیهای فردی تنها هنگامی از تعرض در امان میماند که باورها و عقاید مختلف را تاب بیاوریم و هیچ عقیدهای محکوم به حذف نشود.
اسماعیل هوشیار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر