۱۳۹۵ آبان ۲۸, جمعه

۱۳۹۵ آبان ۱۰, دوشنبه

پیام ویدئویی باراک اوباما برای عروسی درستیار ایرانی خود

باراک اوباما در شب عروسی دستیار ایرانی خود فریال گواشیری پیام ویدیویی برایش فرستاد


نامه به قاری قرآن سعید طوسی (محمد)

نامه به قاری قرآن سعید طوسی (محمد)
سلام علیکم جناب سعید طوسی قاری قرآن کریم و آموزگار قرآن کریم در پی انتشار جنایات شما در شبکه‌های مجازی و رسانه‌ها نکاتی چند برایتان به یاد داشت در همین شبکه‌های اجتماعی می‌گذارم که امیدوارم به دست‌تان برسد!
بنده دارای دو فرزند پسر ۱۸ساله و ۷ ساله هستم و در یک خانواده متوسط جامعه کارگری جنوب شهر تهران زندگی می‌کنم، فرزند اول من دانشجوی مهندسی کامپیوتر و فرزند دوم سال اول ابتدایی مشغول به تحصیل هستند. پسر اول من هرگز به کلاس قرآن نرفت و تنها در ورزش و تفریحات پا به این سن گذاشت ولی پسر دوم از سن ۵ سالگی به کلاس‌های دارالقرآن رفت و الان هم در همان مرکز به ادامه درس مشغول هست. خبر شما آن‌چنان ما را شوکه کرده است که دیگر رقبتی برای ادامه دروس قرآنی و آن مرکز برای ما نگذاشت، شما ضرباتی به خانواده‌ها و جامعه قرآنی زدید که داعش با مسلمانان نکرد، داعش هیچ پسر بچه‌ای را مورد تجاوز قرار نداد و قرآن را به تمسخر و با صوت کذایی فریب نداد، دردآورترین قسمت ماجرا در برخورد با شما و حمایت قضایی از شماست که شما را آن‌چنان پرو کرده که تکذیبیه انتشار می‌دهید و سخنگوی قوه قضائیه تنها به طور طعنه‌آمیز به دو مورد از این جنایات شما اشاره می‌کند و هشدار می‌دهد که در فضای مجازی به این ماجرا نپردازید.
آقای محسنی اژه‌ای! اگر این اتفاق و جنایت در سینما یا فعالین موسیقی رخ می‌داد پرونده سالها در دستگاه قضا بالا و پایین می‌شد و یا این جنایت در مقیاس یک‌نفر در جناح مخالف شما اتفاق می‌افتاد وامصیبتا سر نمی‌دادید؟ به نظر جنابعالی این جنایت قاری معتمد نظام کمتر از جنایات داعش است؟ به گفته یکی از خانم‌های محترم، دلم به حال تئوریسین‌های حجاب و عفاف و امنیت اجتماعی می‌سوزد. هر چه شد ما زن‌ها را روی بیلبوردهای شهر، میوه گندیده و جوجه تیغی و شکلات گاز زده کردند و تقصیر تجاوز و فساد و همه‌چیز را به گردن ما و حجاب‌مان انداختند. حالا در ماجرای این نوزده پسر بچه و اون مرد خدا هر چه می‌کردند هیچ زن بی‌حجابی نبوده که شیطان را نمایندگی کند. مگر این‌که بگویند شما با چکمه‌هایتان تبرج کردید و مرد خدا تحریک شد و باعث شد که به آن پسر بچه‌ها تجاوز کند! باشد آقایان، ما یک روسری دیگر هم روی روسری‌مان می‌پوشیم تا امنیت بیشتر شود و مردم بچه‌هایشان را با خیال راحت کلاس قران بفرستند. دلم برای آن باغیرت‌ها هم می‌سوزد. همان‌ها که دوازده سال پیش وقتی به آن پسر بچه‌ها تجاوز کردند در خیابان‌های پاکدشت جولان دادند و غیرت‌شان را با کتک زدن پیرزن‌های همشهری متجاوزگر نشان دادند. این بار متجاوز، کارگر مهاجر بی‌کس و بدبختی نیست که بتوان راحت غیرتی شد. خودش تهدید کرده که حداقل صد نفر را با خودش پایین خواهد کشید. بالا بمان آقای متجاوز. بالا بمان مرد خدا. این‌بار همه فتیله‌های غیرتشان را پایین کشیده‌اند...
آیا آقای محسنی اژه‌ای این مطلب را میخواند؟! آقای الله‌کرم، ده‌نمکی، روحانیون کفن پوش، اگر یاران خاتمی، موسوی، هاشمی این جنایت را مرتکب می‌شدند کشور الان در عزای عمومی بود یا نبود؟!
جناب طوسی... آن صد نفر که می‌گویید با خود به پایین می‌کشید چه کسانی هستند؟ در این کشور فساد اقتصادی را هم‌فکران شما رقم زدند و زندان‌های سیاسی را هم جناح مخالف شما و حالا جنایات جنسی را هم که شما مدیریت می‌کنید و دستگاه ... قضایی کشور هم با شما در یک صف می‌باشد و این جنایات شما هم که از طرف آمریکا، انگلیس، اسرائیل غاصب مدیریت نشده و تنها رسانه صدای امریکا شما را به چالش کشید و اگر تلگرام نبود شاید خانواده قربانیان همگی در زندان اوین بودند، چون به قاری معتمد نظام تهمت زدن و هزاران مغلطه‌ی دیگر .... حاج سعید پس این سوره‌هایی که می‌خواندید و از عذاب و آتش و دوزخ برای «لواط‌کاران» می‌سرودید چه می‌شود؟ آیا به نظرت این نسل پا به مسجد و حسینیه می‌گذارد؟ حاج سعید طوسی جنایات شما در حافظه تاریخی ما می‌ماند گرچه ملت ما حافظه طولانی مدت ندارند و به زودی با جریمه ۲۰۰ هزار تومان راه‌تان را ادامه می دهید ولی اگر خدایی باشد شما را به همان خدای‌تان می‌سپارم. مردم شريف ايران اينقدر اين متن تو فضای مجازی منتشر كنين تا تودهنی باشه برای قوه قضاييه

۱۳۹۵ آبان ۶, پنجشنبه

پناهجویان قلابی وجاسوسان جمهوری اسلامی

پناهجویان قلابی وجاسوسان جمهوری اسلامی


به که باید پیوست؟ به چه تفكري باید دل بست؟


تجاوز، غارت، جنگ، سرکوب، شکنجه، زندان، اعدام، اسلام و آخوند زنجیری بهم تنیدهنسرین ایرانیگهگاهی به خود میگویم براستی به کجا باید رفت؟ به که باید پیوست؟ به چه تفكري باید دل بست؟


به دیاری که پّر از دیوار است؟! به امینی که امانت خوار است؟
گریه ام میگیرد... وقتی به این می اندیشم که انسان بودن یعنی فکر کردن،یعنی تعقل داشتن...
زندگی یعنی تعقل داشتن،خود ساختن،یعنی ساختنِ یک خانواده،یعنی ساختنِ یک جامعه
تک تکِ ما مردم ایران،مخصوصا" زنهای ایرانی زخمهای بیشماری داریم! اما نباید در گوشه ای ساکن بمانیم! باید دست بکار شد و بطور جدی به مبارزه ادامه داد
سالهاست که برخلاف خواسته و حقِ انسانیِ زن بودنمان در فضایی نفس می کشیم که با روح و شئونات انسانی مان سازگاری ندارد و فضای اجتماعی و فرهنگیِ ما با جنایات و آدم کشیِ تجاوز جنگ و سرکوب نظام اسلامی در غالب مذهب و آخوند و ولایت، بوی تعفن و انزجار بخود گرفته و به هیچوجه نمیشود منکرِ این حقایقِ تلخ شد
هیچ کس قادر نیست فضایی در اطراف خود و خانواده و اجتماعی که در آن زندگی میکند ایجاد کند که با موازین انسانی و روحش سازگاری ندارد!
و این یعنی بازتاب شعور درونی و تششعاتِ ما به هستی.....که متاسفانه در مملکت خودمان بجز انعکاس معکوسِ که نتیجۀ سی و هفت سال کشتار و جنایات بر عليه مردم بیگناه این مرزو بوم بود و همچنان ادامه دارد نبوده است
دیالوگی از یک سریال ایرانی که حدود بیست سال گذشته تاکنون در گوشم زنگ میزند 
مرادبیک: داری چه غلطی میکنی؟
شعبون: وضو میگیرم، آخه غارتِ بدونِ وضو برکت نداره! دیالوگی تلخ از سریال روزی روزگاری که شاید خیلی از شماها بیاد داشته باشید
و همیشه برای من یک علامت سؤالِ بزرگ بجا مانده که واقعا" گرایش به مذهب ما را بکجا رسانده؟!
و حالا اخبار قاری مشهور قرآن سعید طوسی بار ديگر عنوان شده مبنی بر تجاوز جنسی و لواط با نوجوانان ! قاری محبوب رهبر
ایشان محکوم به تجاوز به نوزده نفر از شاگردان پسرش گفته که اگر مرا محکوم کنید صد نفر را با خودم پائین میکشم! و این صد نفر هم اگر در محاكمات خود بخواهند صد نَفَر ديگر را پائين بكشند فاجعه ابعاد مليوني در تجاوز و تعدي بحريم نوجوانان مذهبي بخود ميگيرد ، یعنی میلیونها نفر قاری و آخوندهای پدوفیل و بچه باز و تجاوز به هزاران کودک بیگناه از ناحیه جمهوری اسلامی و دولتیان. در خبر ها آمده بود که این سعید طوسی معلم قرآن مجتبی خامنه ای در ایام نو جوانی نیز بوده البته به عنوان نزدیک ترین قاری قرآن در بیت رهبر مسلمن هیچ کودکی از نظر او در بیت رهبری دور نمیتواند مانده باشد.
آيا از خود پرسيده ايد ريشه اين تجاوز به نوجوانان در كجاست ؟
اینهمه فجایع ریشه درمذهبی دارد که در آن قرآن به مردانِ مؤمن وعده داده شده بعد از همخوابگی با حوریان،نوبت به پسرانِ بی ریشِ کم سن و سال بنام غلمانها میرسد! و در نهایت این نگاهِ اسلام به انسانیت و به کودک است، اسلام در هیچ کجا حامی کودکان که نیست هیچ حتی در رساله خمینی میخوانید که برای ارضای شهوت مرد میتواند با بچه شیرخواره نیز همخابگی کند این است حقوق کودک در اسلام.
آیا از این جانورانِ اسلامی انتظار دیگری دارید؟ 
ننگ بر این تفکر قرآنی و این مذهب تجاوزگر اسلامی ، اینهمه از گند مذهب و اسلام خون و خنجر و تجاوز و شقاوت برايمان خواندند آيا هیچ کس جرأت فریاد کشیدن و گرایش به اندیشۀ سکولاریسم،دموکراسی و آزادیِ بیان و عقیده و تبلیغ اندیشه ها واحیای احزاب ضد استبدادی را در ایران نداشت؟ در ایران استبداد زده خیر نداشت. 
لازم به ذکر است که من بعنوان یک زن ایرانی دیگر نه به مقبرۀ سعدی میروم و نه به حافظیه و نه دیگر اشعار مولانا را میخوانم! چون محوریت همه اشعار و دیوان هایشان بر مدار مذهب و اسلام و غلمان و پدوفیلی شاهد بازی و امردبازی دور میزند 
نمونه ها پدوفيلي و پسر بازي شاهد بازی و امردبازی در باصطلاح أشعار و غزليات حافظ زيادند به اين نمونه توجه كنيد 
مــن سرگشـته هم از اهل سـلامت بـودم
دام راهـــم شـکـن طـره هنــدوی تو بود
بـگشــا بنــد قبــا تــا بگشـــایـد دل من
کــه گشـادی کـه مرا بود ز پهلوی تو بود
بــه وفــای تــو کــه بـر تربــت حــافظ بـگذر
کـز جهان می‌شد و در آرزوی روی تو بود
حافظ شیرازی

بنظر شما محور این چند بیت هدفش چه بود؟!! خیلی خنده دار و تلخ است وقتي متوجه نقش پدوفیلی و شاهد بازانه اين چند بيت كه حافظ براي همخوابگي با دوست پسرش گفته بشويد ،:
بـگشــا بنــد قبــا تــا بگشـــایـد دل من
کــه گشـادی کـه مرا بود ز پهلوی تو بود

حافظ باز براي دوست پسرش مينويسد پيرهن چاك و غزلخوان و صراحي در دست نيمه شب دوش ببالين من آمد بنشست / سر فرا گوش من آورد و به آواز حزين / گفت اي عاشق ديرينه من خوابت هست ؟
توجه داشته باشيد كه حتي امروز در هيچكدام از كشورهاي اسلامي زني را آنهم شب نخواهيد ديد كه سينه چاك مست و غزلخوان و صراحي در دست بطرف خانه معشوق روان باشد / در جاي ديگري حافظ مينويسد / فردا اگر نه روضه رضوان بما دهند / غلمان ز روضه حور ز جنت بدر كشيم / يعني اينكه اگر فردا ما را راهي بهشت نكنند حوريأن و غلمان ها پسران خردسال طعمه مؤمنين را از بهشت براي خوش گذراني بيرون ميآوريم 
________________
و نیز وحشي بافقي در مورد دوست پسرش و شاهد و غلمانش چنين مينويسد: نرگس غمزده اش اينهمه بيمار نداشت / اين همه مشتري و گرمي بازار نداشت / يوسفي بود ولي هيچ خريدار نداشت / اول آنكس كه خريدار شدش من بودم .
به اين باصطلاح شعر سعدي در پسر بازي غلمان بازي و يا شاهد بازي توجه كنيد / خوش می‌رود این پسر که برخاست /سرویست چنین که می‌رود راست
‎ابروش کمان قتل عاشق/ گیسوش کمند عقل داناست
‎بالای چنین اگر در اسلام /گویند که هست زیر و بالاست
‎ای آتش خرمن عزیزان / بنشین که هزار فتنه برخاست
‎بی جرم بکش که بنده مملوک / بی شرع ببر که خانه یغماست
‎دردت بکشم که درد داروست/ خارت بخورم که خار خرماست
‎انگشت نمای خلق بودن / زشتست ولیک با تو زیباست 
خیلی مسجل و عینی این به اصطلاح شعرای شاهد باز و امرد باز در مورد اینهمه رذالت اسلامی عرفانی نغمه سرائی شاعرانه هم میکنند و جامعه عکس العمل نشان نمیدهد. دیروز در خبر ها شنیدم مسئول خانه کودک در ایران در حمایت از سعید طوسی قاری محبوب رهبر گفته بوده که این کودکان خود نیز به این امر گرایش داشتند. البته محرض است که قاری قرآن سعید طوسی تهدید کرده بود که اگر محاکمه اش کنند صد نفر را افشا کرده و با خود بزیر میکشد شاید مسئول خانه کودک نیز جزو این صد نفر است که به حمایت سعید طوسی برخاسته/ گند و ننگ و تجاوز در جمهوری اسلامی بیداد میکند و انتها ندارد.
شاعر دیگری فرخي سيستاني در مدح بچه اي كه با او همخوابگي ميكرده و آن پسر به سن بلوغ ميرسد و ريش در ميآورد چنين مينويسد :
آن سمن عارض من كرد بناگوش سياه / دو شب تيره بر آورد ز دو گوشه ماه / سالش از پانزده و شانزده نگذشته هنوز / چون توان ديد كه آن عارض چون سيم سياه .
قرنها فرهنگ و اصالت ایرانی و اصالت انسانیِ ما ایرانیان را زیر شکنجۀ مذهب اسلام و عرفان يوناني با شاخصه هاي پدوفيلي شاهد بازي و غلمان بازي بيان كرده اند / أمرد بازي شاهد بازي غلمان بازي به وفور در ميان صوفيان مانند ابن عربي / سهروردي / بهاالدين ولد / مولانا / شمس تبريزي / سعدي و حافظ رواج داشته است /مولانا در شاهد بازي ها و أمرد بازي هايش به شمس مينويسد / سجاده نشين باوقاري بودم / بازيچه دست كودكانم كردي .
اينها ادبیات دروغین و ضد بشری به اسم غزل و غزلسرائي اسلامي عرفاني را به خوردمان داده اند. همیشه خیال کردیم اشعار عاشقانه و تغزلی برای مرد و زن هستند در صورتی که نه قران و نه اسلامی که اجازه چهار زن را به مرد با ده ها صیغه میدهد و غلمان پسر ها میدهد جائی برای تغزل و غزل و معاشقه و مغازله عاشقانه بین زن و مرد ندارد.
مولانا قرآن اين منفور ترين كتاب ضد بشر يعني قرآن ضد زن و پدوفيل و خونريز كه در هر سوره اش چندين قتلوا قتلوا في سبيل الله مشاهده ميشود را چنين مدح ميكند.
حرف قرآن را بدان كه ظاهريست / زير ظاهر باطني بس قاهريست / زير آن باطن يكي بطن سوم / كه در او گردد خرد ها جمله گم / بطن چهارم از نبي خود كس نديد / جز خداي بي نظير بي نديد / تو ز قرآن اي پسر ظاهر مبين / ديو آدم را نبينند جز كه طين.
پدر ايدئولوژيكي اينها فلسفه پدوفيلي و أمرد بازي و شاهد بازي يونان قديم و قرآن غلمان باز است با اين تفاصيل شما از اين مريض هاي جنسي بيت رهبري كه تهديد ميكند اگر مرا محاکمه کنید صد نَفَر را با خودم پائين ميكشم انتظار ديگري داريد ؟ 
در تمامي اين قرنها هیچ کس از سکولاريسم آزادي و عشق به زن در ادبيات و شعر ما سخن نگفت و این است روزگار اکنون ما با مذهب ملايان مسلماناني كه تاريخ ايران را نميشناسند و بر ويرانگي اصالت ایرانی پرچم حسين و علي كشتارگران مردم ايران را علم ميكنند و شعراي مسلمان در مدحشان سروده و ميسرايند 
برای یک زندگی راستین ، ما واقعا" بدهکار چه کسی جز خودمان هستیم...؟
تنها با دیدگاه سکولاریسم به این واقعیت رسیده ام که براستی ما به هیچ کس جز خودمان و شرفِ انسانیمان بدهکار نیستیم... و من به عنوان یک انسانِ سکولار حق دارم که با صدای بلند فریاد بزنم..بر ضد این نظام بر ضد این مذهب بر ضد اين شعراي مزخرف گوي مسلمان پدوفيل بپاخيزم آزادی برای آزادی زنان حقوق بشر با قوی ترین حنجره در این فضای مجازی فریاد بزنم و تنفرم را از این همه جهالت و تحقير و توهين و سركوب و كشتار اعلام کنم
و با فریاد بگویم که میراث راستینِ ما روزهایی بود که به یغما رفت.
بیائیم یکصدا با واقعیت آرامانگرایانه جاودانگی خودمان را با تفکری سکولارفریاد بزنیم و ارج واقعی خودمان را اعلام کنیم و یکصدا فریاد بزنیم براستی
صاعقه ای بر جنگل اندیشه های اصیلمان زده اند و این سیلیِ محکم تاریخی را هرگز از یاد نخواهیم برد
فریاد بزنیم براستی تخصصِ مذهب در دادن چه چیزهایی بما بود؟ جز جهل و تحقیر و قتل و تجاوز و کشتار و شکنجه و تخصص مذهب جز گرفتن حق تفکر از فرد فرد انسان بود؟
آنچه هستیم را امروز دوست داریم؟
عجب است هنوز به امید کدام فردایمان هستیم؟
نگاه من با نگاه تو پرسشی است...نگاه ما پیمانِ هم اندیشی است و من هرگز پرستوهای نگاهمان را بی جواب نخواهم گذاشت
از اینهمه جراحت احساس و از اینهمه رودی که پُرخروش مانده در دایرۀ بی جواب! فقط از شما دولتیان و مذهبیون حاکم میپرسم 
چقدر سواد رفتار اجتماعی دارید؟
چقدر سواد رابطه دارید؟
چقدر سواد انسانیت دارید ای ناپاکانِ ایران خوار! با اینهمه فجایع نه من و نه ما و نه تاریخ ایران شما را نخواهد بخشید و اینهمه تجاوز و کشتار را فراموش هم نخواهیم کرد. 
و حالا ما مخصوصا" ما زنهای ایرانی میدانیم که برای زندانی بودن لازم نیست پشت میله های زندان باشیم 
انسانها می توانند زندانی و بردۀ عقاید و باورهای غلط خود ودیگران باشند 
و حالا من با اندیشه سکولاریسم و با مطالعه اشعار شاعر اندیشمند و آزاده ایران نوید اخگر به آزادی اندیشه سکولاریسم رسیده ام و دنیای عظیم تر و انسانی تری را دارم تجربه میکنم
بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند..... و شما شاعر گرانقدرم نوید اخگر عزیز و بزرگوار
در اغلب مباحث، سخنرانیها، مقالات و غزلهای شما دور زدم و با تعمق مطالعه و فکر کردم و از دست آوردهای شما بعنوان یک غزلسرا نویسنده و مفسر سیاسی ایرانی یاد گرفتم که در حقیقت،سکولاریسم عبارت است از گرایشی که طرفدار و مروّج حذف، به حاشیه راندن دین (مذهب)در ساخت های مختلف حیات انسانی از قبیل سیاست، حکومت، علم، عقلانیّت، اخلاق و... است...و سکولاریسم بر این پایه بنا شده است که زندگی با ارزشهای این دنیا و با استفاده از دلیل و منطق، بدون استفاده از تعاریفی مانند خدا یا خدایان و یا هر نیروی ماورای طبیعی دیگری توضیح داده می شود
و اینکه
سکولار یک صفت است و کاربردی اجتماعی و فردی دارد که انسان، جامعه ، فرهنگ ، حکومت ، علم و غیره به آن توصیف می شود مانند انسان سکولار، جامعه سکولار و حکومت سکولار غزل سکولار و نادین محوری...و بطور کلی سکولاریسم برایم اینگونه و در یک خطِ خلاصه معنا شده و مسجل است که....
برای دیدن نیاز به نور نیست، فقط دلیل لازم است.... پرواز کن آن گونه که می خواهی....وگرنه پروازت می دهند آن گونه که می خواهند
از رنج رسیدن بسر قاف چه خونابه شویم
نیرنگ همین مذهب و عرفان خون ریخت
از ابر پر از درد چو باران بسر لاله و آلاله شویم
خنجر بمن و ما زده اسلام بیا سینه سپر گردانیم
با جمع به پرواز چو سیمرغ خوش آوازه شویم
چون راستی آموخت بما سرو سهی قدِ چمن
با قامت هر سرو به تن،اخگر افسانه شویم
آری:
آزادیِ من در جستجوی اصالت خویش و همراه احساس و تحلیل حقیقت در غزلهای شما گفتار و تحلیل شما از جامعه سکولار همچنان که برخورد جامعه بین المللی به فاشیزم هیتلری بعد از جنگ جهانی دوم و ممنوعیت هر گونه تبلیغ پیرامون فاشیزم اسلامی است
تضاد جامعه ای که میخواهد آزاد باشد با مذهب و آخوند است آخوندی که برای احیای دین و تسلط شیطانی خویش هر روز حتی تحت حکومت اسلامی خودش فتوا صادر میکند و قانون میشکند یک روز برای کنسل کردن کنسرت فتوا میدهد و وزیر خلع میکند یک روز برای دوچرخه سواری زنان فتوا میدهد و ممنوع میکند یک روز برای فوتبال فتوا میدهد و نفی میکند
و دیروز و در زمان شاه خمینی و آخوند ها برای انتخابات و شرکت زنان در انتخابات یا حتی بستن خزینه های حمام و جایگزین کردن آن با دوش و یا رفتن دختران به مدرسه و یا فتوا برای حرام بودن رادیو و تلویزیون و الات موسیقی فتوا پشت فتوا صادر مینمود و مینمودند و الی آخر... یعنی همیشه دولت دولت و زیر پای گذاشتن قانون اساسی کشور و نمایندگان منتخب آنها یعنی مجلس قانونگزاری.
آخر آخوند یعنی دولت در دولت و زیر پای گذاشتن قانون این تجربیات تاریخی نشان میدهد آنکس یا کسان که برای طرح جدائی دین از دولت یعنی نگاه داشتن آخوند سینه میزنند راه را برای ورود مجدد اسلام و آخوند حتی بعد از سرنگونی این رژیم متجاوز زمینه سازی میکنند. من هم مانند شما معتقدم با آخوند و فاشیزم اسلامی باید همان رفتاری را کرد که کشور ها بعد از شکست هیتلر و پایان جنگ جهانی دوم با فاشیزم هیتلری در ممنوعیت و محدود کردن فاشیزم کردند.
من بعنوان یک زن ایرانی نمیتوانم نقطه نظرات و اعتقاداتم و اعتراضم را در صفحه مجازیِ خودم اعلام کنم اگر بکنم کارم با اطلاعات و شکنجه و زندان خواهد بود ولی از تمام زنان مبارز ایران میخواهم با یاری دوستان و هم رزمان ایرانیمان در خارج کشور با نام مستعار تفکراتتان را بنویسید و منتشر کنید .
به هیچوجه نسلِ ما دین نمیخواهد اسلام نمیخواهد ما حقِ خودمان را از آزادی بیان و اندیشه و حقِ مسلمِ انسان بودنمان را در کالبدِ یک زن و یا مرد در جامعه روشنفکری آزاد طلب میکنیم.
بشنوید این فریاد من است و حتمن هزاران و ملیونها زن ایرانی در سراسر جهان است
نپذیرفتن درد اصل است ، سکوت نسلِ مرا بهبود نخواهد بخشید 
امروز باید ایستاد و بر اینهمه فرو مایگی غارت اقتصادی جنگ شکنجه و کشتار و کودک آزاری و زن ستیزی اسلامی سینه سپر کرد و فریاد کشید، جانسوز، جانکاه، از دردی که سالهاست در دل نهان کرده ایم
آری من یک زن ایرانی با اندیشه ای آزاد و روشن سکولار هستم و سکولاریزم را در جامعه کوچک خانواده ام و از خانواده به جامعه بزرگ ایرانی در همه جای دنیا فریاد خواهم زد.
از همیاری شما شاعر عزیز نوید اخگر متشکرم
دوستدار شما نام مستعار
نسرین آزادی

۱۳۹۵ مهر ۲۹, پنجشنبه

”سپاه ۴۰۰” برخی از مسیحیان پناهنده در خارج را تهدید کرده است.

سردبیر شبکه خبر مسیحیان فارسی‌زبان در گفت‌وگو با دویچه وله درباره دستگیری دو نوکیش مسیحی توضیح داد. به گفته کشیش مدبر در ماه‌های اخیر ”سپاه ۴۰۰” برخی از مسیحیان پناهنده در خارج را تهدید کرده است.
به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی‌زبان (محبت‌نیوز) دو نوکیش مسیحی به نام‌های ”لادن ۲۶ ساله و هومن ۲۷ ساله”، ۲۶ فروردین ۹۱ با هجوم ماموران امنیتی به خانه‌شان در تهران بدون حکم قضایی بازداشت شده‌‌اند.
بنا به این گزارش ماموران امنیتی در جواب سؤالات مادر یکی از این نوکیشان مسیحی که پرسید شما که هستید و دخترم را کجا می‌برید، جواب داده‌اند: «به ” عیسی مسیح” بگویید بیاید نجاتش دهد!»
به گفته کشیش محمدرضا مدبر همچنین آمار دقیقی از نوکیشان مسیحی که در شهرهای مختلف ایران بازداشت هستند وجود ندارد چرا که سازمانهای مسیحی برای جلوگیری از فشار بر خانواده این افراد از انتشار نام نوکیشان مسیحی دستگیرشده خودداری می‌کنند.
او میگوید: «برخی نوکیشان مسیحی نیز به صورت انفرادی فعالیت می‌کنند و هنگام دستگیری خبری از وضعیت این افراد منتشر نمی‌شود ولی می‌توان گفت که تعداد دقیق دستگیرشدگان ۲ یا ۳ برابر آن‌ چیزی است که اخبار آن منتشر می‌شود.»
«تهدید به قتل نوکیشان مسیحی در خارج از ایران»
در حالی که در سال‌های اخیر اخبار متفاوتی از دستگیری و فشار بر نوکیشان مسیحی در ایران منتشر شده، بسیاری از این نوکیشان مجبور به خروج از ایران شده‌اند.
کشیش مدبر درباره ادامه فشار بر نوکیشان مسیحی پس از خروج از ایران می‌گوید: «شرایط زندگی برای نوکیشان مسیحی که از ایران خارج می‌شوند بسیار سخت و اسف‌بار است. متاسفانه در چند ماه اخیر گروهی که خود را ”سپاه ۴۰۰” معرفی می‌کند از طریق پیامک‌های تلفنی یا ایمیل خادمان مسیحی ایرانی را به قتل یا آسیب‌زدن به خانواده‌ها تهدید می‌کنند. متاسفانه این تهدید‌ها نگرانی بعضی مسیحیان را، که پس از پناهندگی مشکلات فراوانی دارند، بیشتر کرده است.»
کشیش مدبر با بیان این که چنین تهدیدهایی در گذشته نیز وجود داشته و دوره‌ای داشته است می‌گوید ولی این‌بار تهدیدهای ”سپاه ۴۰۰” روی طیف زیادی از مسیحیان خارج شده از ایران تاثیر گذاشته است.

منبع:دویچه وله

۱۳۹۵ مهر ۲۸, چهارشنبه

نگاهی به تاریخ مساحت کشورمون ایران از سه هزار سال پیش تا امروز

نگاهی به تاریخ مساحت 
کشورمون ایران از سه هزار سال پیش تا امروز


ایرانیان با آغوشی باز اسلام را پذیرفتند!!!!

جنایات تازیان در حمله به ایران؛
ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند!!!!
اندر این آغوش باز:
❶ ۱۰۰۰ نفر در دره گرگان، گردن زده شدند. ❷ ۵۴۰۰۰ نفر در شهر گرگان، کشته شدند. ❸ ۲۳۰۰ نفر در خوزستان، سیستان و تیسفون اعدام شدند. ❹ ۴۰۰۰۰ نفر در شهر گور، قتل عام شدند. ❺ ۱۰۰۰۰۰ هزار نفر در شهر استخر کشته شدند. ❻ ۴۰۰۰۰ نفر در طبس، هرات و کهستان قتل عام شدند. ❼ ۷۰۰۰۰ نفر در شهر ری و الیس گردن زده شدند. ❽ ۵۰۰۰۰ نفر در چالوس، رویان و سرخس اعدام شدند. ❾ ۸۰۰۰۰ نفر در نیشابور کشته شدند. ⑩ ۲۰۰۰۰۰ در شوشتر، رامهرمز، شاپور، بادغیس و کرمان کشته شدند.
👈 لذا من‌ حیث المجموع، لااقل حدود ۷۰۰ هزار نفر از کودکان، زنان و مردان ایران‌زمین، اعم از جوان و کهنسال، در جنگ با تازیان، به طرز بسیار فجیعانه کشته و مُثله شدند.

فتوح البلدان، ص ۶۵ کتاب الفتوح، ص ۲۲۳ کتاب الفتوح، ص ۲۸۲ کتاب الفتوح، ص ۲۱۵ تاریخ ابن بلخی، ص ۱۱۶ تاریخ طبری، ج ۴، ص ۱۴۹۱ تاریخ طبری، ج ۵، ص ۱۹۷۵ تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۰۱۱ تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۱۱۶ تاریخ ابن اثیر، ج ۳، ص ۳۰۸
ایرانیان با آغوشی باز اسلام را پذیرفتند!!!!

سلمان فارسی که بود؟

سلمان فارسی که بود؟
رﻭﺯﺑﻪ ﮐﺎﺯﺭﻭﻧﯽ " ﭘﺴﺮ " ﺑﺪﺧﺸﺎﻥﮐﺎﻫﻦ " ( ﺭﻭﺣﺎﻧﯽﺯﺭﺗﺸﺘﯽ) ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﺩﯾﻦ ﺍﺟﺪﺍﺩﯾﺶ ﻣﻮﺭﺩﺗﻌﻘﯿﺐ ﺣﮑﻮﻣﺖ اﯾﺮﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ... ﺳﻠﻤﺎﻥ (ﺭﻭﺯﺑﻪ ) ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ مﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖﺩﺍﺩ ﻭ ﻋﻤﻪ ﺍﻭ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ . اﻭ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭتﺤﻘﯿﻖ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻠﻢ ﺳﺎﺣﺮﯼ ﻭ جﺎﺩﻭﮔﺮﯼ ﻧﯿﺰ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﻧﻈﺎﻣﯿﺎﻥ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﺍﯾﺠﺎﺩ تﺎﮐﺘﯿﮑﻬﺎﯼ ﺟﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﻣﺎبه ﺁﻥ " ﻃﺮﺡ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ " ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﻢ ،بﻮﺩ ... اﻭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﺩﯾﻦ ﻣﯿﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ دﯾﻦﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﺑﻮﺩ ﮔﺮﻭﯾﺪﻩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﯾﻦ زﺭﺗﺸﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﺒﻌﯿﺖ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ . ﺳﭙﺲ ﺩﯾﻦ ﻣﺎﻧﻮﯼ ( ﻣﺎﻧﯽ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ) ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺎﻧﻮﯼ ﺷﺪﻥ ﻣﻧﻔﻮﺭ ﻮ ﻣﻐﻀﻮﺏ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭﺣﮑﻮﻣﺖ ﺳﺎﺳﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭبه ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮔﺸﺖ ... ﺳﻠﻤﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ دﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻭﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺶ ﻣﺎﻩﺣﺒﺲ ﺑﺎ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺎﻗﻪ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎ ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻋﻤﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﺩﯾﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﮔﺮﯾﺨﺖ ﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺷﺪ. درﺑﯿﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺭﺍﺩﯾﺪ و ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻭ ﺭﻫﺴﭙﺎﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻬﺎﯼ ﻧﺎﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ. ﺍﻭ ﺩﺭﺳﻮﺭﯾﻪ ﺩﯾﻦ ﻣﺴﯿﺤﯿﺖ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ . ﺍﺑﻮﺭﯾﺤﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽ ﺩﺭ« ﺍﻵﺛﺎﺭ ﺍﻟﺒﺎﻗﯿﻪ ﻋﻦ ﺍﻟﻘﺮﻭﻥ ﺍﻟﺨﺎﻟﯿﻪ »ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﺪ : ﺍﻧﺠﯿﻞ ﺳﺒﻌﯿﻦ ( ﺑﻼﻣﺲ)ﻧﺎﻡ ﺍﻧﺠﯿﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻼﻡ ﭘﺴﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ‌ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺭﻫﺴﭙﺎﺭ ﺷﺒﻪ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺭﺳﻢ ﺩﯾﺮﯾﻨﻪﯼ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﺰﻧﯽ ﻭ ﺁﺩﻡ ﺩﺯﺩﯼ ﺷﻬﺮﺕ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻣﻮﺭﺩﺣﻤﻠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﻭﻣﺮﺩﯼ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺍﺯ ﻣﺪﯾﻨﻪ ( ﯾﺜﺮﺏ ) ﺍﻭ ﺭﺍﺑﻪ ﺑﺮﺩﮔﯽ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﻪﯾﺜﺮﺏ ﺑﺮﺩ. ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮔﺰﯾﺪﻩ " ﺣﻤﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺴﺘﻮﻓﯽ " ﺁﻣﺪﻩﺍﺳﺖ : ﮐﻪﺭﻭﺯﺑﻪ ( ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ) ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﻮﺍﻟﯽﺣﺠﺎﺯ ﺗﻮﺳﻂ ﻗﺒﯿﻠﻪ ﺑﻨﯽ ﮐﻠﺐ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺑﺮﺩﮔﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻗﺒﯿﻠﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺭﺷﻤﺎﺭﺑﺮﺩﮔﺎﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﻟﻠﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ(ص)ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺮﺩﮔﯽ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ناﻡ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﺮﻭﯼ ﻧﻬﺎﺩ .ﺑﺎ ﺗﻌﻮﯾﺾ ﻧﺎﻡ ﺭﻭﺯﺑﻪ ﺑﻪ "ﺳﻠﻤﺎﻥ "ﻫﻮﯾﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﺎﻣﻼ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ. ﺍﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﻨﯽ ﻭ ﮐﻤﺎﻻﺕ ﻭ ﻓﻀﺎﯾﻞ ﻭ ﺗﺎﮐﺘﯿﮑﻬﺎﯼ ﺟﻨﮕﯽ ﺍﺯ ﻗﺒﯿﻞ ﮐﻨﺪﻥ ﺧﻨﺪﻕ ﻭصﻒ ﺁﺭﺍﯾﯽ ﺟﻨﮕﯽ ﮐﻪﺍﻋﺮﺍﺏ اﺯ ﺁﻥ ﺑﯽ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻣﻮﺧﺖ. اﻭ ﻃﺮﺯ ﺳﺎﺧﺖ ﻣﻨﺠﻨﯿﻖ ﻭ ﺍﺭﺍﺑﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﮕﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺩﺍﺩﻭﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺩﯾﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﻟﻬﯽ ﻭﺁﻣﻮﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯﺟﻤﻠﻪ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭاﺯﻣﺸﺎﻭﺭﺍﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺰﺩﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص)و ﺍﺳﻼﻡ ﺷﺪ.. *"ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ: ﭘﺲ ﺍﺯفوت محمدﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ "ﻋﻤﺮ ﺑﻦﺧﻄﺎﺏ"ﺍﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯼ ﻟﺸﮕﺮ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺗﺪﺍﺭﮎ ﻭﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋﯼ ﯾﮏ ﺟﻨﮓ ﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻃﺮﺡ ﺭﯾﺰﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭ ﺣﺴﺎﺱ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﻋﻤﺮ ﺭﺳﺎﻧﯿﺪ ﻭ ﺍﺯﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺍﺯﺻﺤﺎﺑﻪ ﯼ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﻭﯾﮋﻩ ﺍﯼﻧﺰﺩ ﻋﻤﺮ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺑﺮ ﺩﮊ ﻭ ﺧﻨﺪﻗﻬﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ فﺎﺋﻖ ﺁﻣﺪﻧﺪ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻭﺑﺎﺯﮔﺸﻮﺩﻥ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺤﺘﻮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎ ﺁﮔﺎﻩ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﻤﺮ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺑﻪ ﺩﻓﻌﺎﺕ ﺍﺯ ﺁﻥ یاﺩ ﺷﺪﻩ.ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ: ( ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎﺳﺖ ﯾﺎ ﺩﺭﻗﺮﺁﻥ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ ، ﯾﺎ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ کﻪ ﮐﻔﺮ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ ،ﭘﺲ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺑﻬﺎ ﺭﺍ بﺴﻮﺯﺍﻧﯿﺪ ! ) " ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﻭ ﻣﻨﻄﻖ ﯾﮏ ﻋﺮﺏ ﺑﺎﺩﯾﻪ ﻧﺸﯿﻦ ﻭ ﺟﺎﻫﻞ ﺗﻮﺍﻡ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﮐﻪ کتﺎﺑﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻧﺴﻞ تلاﺵ ﻭ ﺯﺣﻤﺖ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﺴﺎﺩﮔﯽ ﺑﻪ ﺗﻠﯽ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮔﺮﺩﺩ. ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻃﺒﺮﯼ"سﻠﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻬﺎﯼ ﻗﺎﺩﺳﯿﻪ ﻭنهﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﻓﺘﺢ ﺗﯿﺴﻔﻮﻥ ﻭﻣﺪﺍﺋﻦ فﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﯼ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﻋﺮﺍ ﺏ ﺑﻮﺩ ﻭاﺯﺗﻤﺎﻡ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻒ ﻭﻗﻮﺕ ﺳﭙﺎﻩ اﯾﺮﺍﻥ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﯾﺪﻥ ﻓﯿﻞ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ سﻠﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﺿﻌﻒ ﻓﯿﻠﻬﺎ ﺯﯾﺮ ﺷﮑﻢ ﻭ ﺧﺮﻃﻮﻡﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ! بﺎ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻓﯿﻠﻬﺎﯼ ﺳﭙﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺘﺢ ﻣﺪﺍﺋﻦ ﺍﻭ ﺩﺭﻓﺶ کﺎﻭﯾﺎﻧﯽ ﻭ ﻓﺮﺵ ﺑﻬﺎﺭﺳﺘﺎﻥ (ﻓﺮﺵ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺧﺴﺮﻭ ﭘﺮﻭﯾﺰ ﮐﻪ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩﯼ ﺍﺯﺍﺑﺮﯾﺸﻢ ﻭﻃﻼﻭﻧﻘﺮﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ مﺰﯾﻦ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻫﺮﺍﺕﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ )و ﺗﺎﺟﻬﺎﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﺗﻘﺪﯾﻢ ﻣﻬﺎﺟﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ . ﺻﺪﻣﺎﺕ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﺣﻤﻠﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﯾﻐﻤﺎ رﻓﺘﻦ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ وﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﻭﺩﻣﺎﻥﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ وزﻧﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﮐﻨﯿﺰﺩﺭبﺎﺯﺍﺭ ﺑﺮﺩﻩ ﻓﺮﻭﺷﺎﻥ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ( ﺣﺠﺎﺯ ) ﯾﻌﻨﯽ ﺣﻘﺎﺭﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭﻫﯿﭻ ﺩﻭﺭﺍﻧﯽ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﮐﯿﻨﻪ ﺗﻮﺯﯼ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪﻣﯿﻬﻦ ﺧﻮﯾﺵ بوﺩﻭﺑﺲ ! وﮔﺮﻧﻪ ﺗﺎﺯﯾﺎﻥ ﻫﺮﮔﺰﺧﻮﺍﺏ ﻓﺘﺢ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺪﯾﺪﻧﺪ. ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺻﻠﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﻠﻞ ﺣﻤﻠﻪ ﯼ اﻋﺮﺍﺏ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻭ ﺣﮑﻮﻣﺘﯿﺎﻥ ﺑﻮﺩﻭﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻥ ﻗﻠﺐ ﺳﭙﺎﻩ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺟﻨﮓ 27 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﯿﺰﺍﻧﺲ( ﯾﻮﻧﺎﻥ )ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻢ ﺗﻮﺳﻂ ﺳﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻉ ﺧﻠﯿﻔﻪ ﻣﺴﻠﻤﯿﻦ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ !
بن مایه ها: ابوریحان بیرونی آثارالباقیه عن القرون الخالیه تاریخ گزیده حمدالله مستوفی دوقرن سکوت زرین کوب تحقیقات فرود فولادوند

۱۳۹۵ مهر ۱۹, دوشنبه

ضربات شلاق بر بدن نحیف دانش آموزان محروم

مدیر یک مدرسه در منطقه محروم جنوب استان کرمان همه دانش آموزانی را که توان پرداخت شهریه نداشتند با زدن ضربات شلاق از مدرسه بیرون کرد.
به گزارش تابناک، هرچند بارها مسئولان ارشد آموزش و پرورش تأکید کرده اند، مدیران مدارس حق ندارند، هیچ گونه وجهی را تحت هر عنوانی از دانش آموزان و والدین آنها به صورت اجباری دریافت کنند، مدیر مدرسه شهید چمران در روستای مختارآباد شهرستان رودبار جنوب (استان کرمان) برخی دانش آموزان را به دلیل ناتوانی در پرداخت تنها ۳۰ هزارتومان پول، شلاق می زند و از مدرسه اخراج می کند.
خبرهای رسیده حاکی از آن است که پس از چندین بار تذکر مدیر مدرسه به دانش آموزان مبنی بر پرداخت ۳۰ هزار تومان پول برای کمک به مدرسه و ناتوانی ایشان در پرداخت، در نهایت «م.م» مدیر مدرسه همه دانش آموزانی که توان پرداخت شهریه اعلام شده را نداشتند با زدن ۸ ضربه شلاق تنبیه و در ادامه آنها را از مدرسه بیرون کرد.
«پهلوان» رئیس آموزش و پرورش شهرستان رودبار ضمن کذب محض خواندن خبر منتشر شده به خبرنگار «تابناک» گفت: “موضوعی که شما مطرح می کنید اصلاً با عقل و منطق همخوانی ندارد و کذب محض است”.
صحبت های رئیس آموزش و پرورش شهرستان رودبار جنوب مبنی بر کذب بودن این خبر در حالی است که در یک فایل ویدئویی منتشر شده، دانش آموزان تنبیه شده این مدرسه، با تأیید خبر شلاق خوردنشان به دلیل عدم استطاعت مالی، ماجرا را کامل شرح می‌دهند و بر دو نکته تأکید می‌کنند؛ نخست اینکه در خانواده هایی زندگی می‌کنند که بنیه مالی بسیار ضعیفی دارند و قادر به پرداخت شهریه های تعیین شده از جانب مدرسه نیستند و دیگر آنکه، مدرسه ای که در آن درس می خوانند از نظر امکانات رفاهی و حتی شرایط اولیه، وضعیت بسیار وخیم و غیرقابل قبولی دارد.
«تابناک» برای کسب اطمینان بیشتر از صحت خبر منتشره با خانواده برخی از این دانش آموزان صحبت کرد که والدین دانش آموزان ضمن تأیید خبر منتشر شده، نسبت به فشار وارده از سوی مدارس برای دریافت پول اعتراض داشتند و گفتند که شرایط اقتصادی آنها به گونه ای نیست که بتوانند از پس هزینه های کمک به مدارس برآیند.
 منبع: شورای ملی ایرانیان

 

۱۳۹۵ مهر ۱۵, پنجشنبه

برهنگی فرهنگی بدبختی ماست نه برهنگی گلشیفته

گلشیفته که لخت میشد من هم مثل خیلی ها نگاه کردم
نگاه کردم وهیچی نگفتم
اما خوب چشمام رو باز کردم
خوب چشمام رو باز کردم اما نه برای دیدن بدن گلشیفته
...............

سخنان غلامحسین دانشی در ٢٢ اسفند ماه سال ١٣٥٧ در زندان قصر بدست حكومت اسلامي تیرباران شد

سخنان غلامحسین دانشی ، پيش از خروج شاهنشاه از ايران ، اخوندی که میدانست که قرار است چه بر سر ایران و ایراني توسط هم لباسهايش و ديگر گروها بيايد ، غلامحسین دانشی در ٢٢ اسفند ماه سال ١٣٥٧ در زندان قصر بدست حكومت اسلامي تیرباران شد

۱۳۹۵ مهر ۱۲, دوشنبه

فوت کردن اخوند املی داخل بطری برای تبرک

فوت کردن اخوند املی داخل بطری برای تبرک
 

توهین نیروی انتظامی به نوازندگان خیابانی

 توهین نیروی انتظامی به نوازندگان خیابانی

 

 

وقتی اخوندهاي بی وطن برای جا انداختن حسین و زین العابدین و امامانشان ، بمانند تمام حرفهايشان در اين ٣٧ سال متوسل ميشوند به دروغ و انکشت روی حس ناسیونالیستی ایرانیانی میگذارند که تاریخ خود را نخوانده و نميدانند ، / در جنك قادسيه و زمان حمله اعراب به ايران يزد گرد سوم ١٥ ساله بوده و اصلاً فرزندي نداشته ، و هيچكدام از بستگان يزدگرد در مدائن حضور نداشتند تا تازيان به اسارت ببرند / ( ملتی که تاریخ خود را نداند محکوم به تکرار تاریخ است )

یکی از دروغهای شیطان


عبید زاکانی از خدای تازیان چنین میگوید


۱۳۹۵ مهر ۱۱, یکشنبه

این خیزش فرا گروهی و فراگیر است از همین امروز پانزده تن را با خبر ساخته و سازماندهی ملی برای حفظ امنیت و انتظامات را به دست بگیرید
این آخرین تیر در ترکش نیست بلکه اولین گام بسوی گذار از تروریسم ، آپارتاید و استبداد و دیکتاتوری دینی رژیم اختلاس و دروغ و خرافات است.
منشور حقوق بشر کوروش بزرگ نه تنها برخاسته از اندیشه های ژرف ایشان بلکه از خاستگاه فرهنگی وی نیز می باشد ،ایرانیان زاینده کوروش و پرورش دهنده و پشتیبانان وی برای اجرای آشتی طلبانه و به دور از خشونت آن بودند. ایرانیانی که با گویش و منش و اقوام گونه گون این سرزمین همراه با کوروش بزرگ بر تارک تاریخ نیک اندیشان بشریت می درخشند سزاوارترین ها برای داشتن قوانین همان منشور هستند
#هفت_آبان را در #میدان_شهیاد و #پاسارگاد به دور از نژادپرستی و با راهبرد احترام به ملتهای خاورمیانه و جهان آنگونه که کوروش بزرگ در گفتار و کردار و نوشته هایش اعلام داشته برگزار نمایید


۱۳۹۵ مرداد ۲۳, شنبه

در آن شهری که مردانش عصا از کـور می‌دزدند من از خوش ‌باوری آنجـا محبت جستجـو کـردم

در آن شهری که مردانش عصا از کـور می‌دزدند           من از خوش ‌باوری آنجـا محبت جستجـو کـردم


دوستی میگفت:با این آقای روشندل مواجه شده ودیده که ایشون ترازو رو با طناب بسته
سوال میکنه و دلیل رو جویا میشه
ایشون در جواب گفتند: تا حالا دوتا از ترازوهام رو دزیده اند

در آن شهری که مردانش عصا از کـور می‌دزدند
همان شهری که اشـک از چشم، کفن از گور می‌دزدند
در آن شهری که خنجـر دستة خـود نیز می برد
همان جایی که پشت از دشنـة خون ریز می‌دزدند
در آن شهری که مردانش همه لال و زنان کورند
همان شهـری که از بلبـل، دَم آواز می‌دزدند
در آن شهری که نفرت را به جای عشق میخواهند
همان‌جایی که نور از چشـم و عقل از مغز می‌دزدند
در آن شهری که پروانه به جای شمع می‌سوزد
همان شهـری که آتـش را ز اشک شمـع می‌دزدند
در آن شهری که زنده مرده و مرده بُـوَد زنده
همان جایی که روح از تن و تن از روح می‌دزدند
در آن شهری که کافر مؤمن و مؤمن شود کافر
همان جایی که مُهـر از جانماز باز می‌دزدند
در آن شهری که سگ‌ها معرفت از گربه آمـوزند
همان شهری که سگ‌ها بـره ‌را از گـرگ می‌دزدند
در آن شهری که چشم خفتـه از بیـدار بیناتر
همان جایی که غـم از سینـه غـم ساز می‌دزدند
من از خوش ‌باوری آنجـا محبت جستجـو کـردم
در آن شهری که فریاد از دهان باز می‌دزدند

در آن شهری که مردانش عصا از کور میدزدند...
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم...

 

بابا نان داد.

بابا نان داد.
بابا بخاطرنان جانش را داد
و هیچوقت به خانه بازنگشت
آن مرد با بنز آمد همان که نصف بابا برای نان سگدو نزد
معلم چرا هیچوقت از بابا حرفی نزد.
 

اصلاحات از بینی و لب وچشم وجاهای دیگرشروع میشود.


۱۳۹۵ مرداد ۳, یکشنبه

قاضی صلواتی شصت ملیون تومان اقسام وامی که برای خرید خانه اش گرفته را پرداخت میکند .

وی میگوید که خواهر وی که همسر این دژخیم است روانی شده و به 9 سال در بیمارستان بستری است 
در مورد دزدی های وی میگوید که ماهیانه فقط شصت ملیون تومان اقساط وامی که برای خرید خانه اش گرفته را پرداخت میکند .

۱۳۹۵ تیر ۳۰, چهارشنبه

درگیریهای شدیدی در شهر بلداجی با نیروی انتظامی

بنا‌ به گزارش خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) درگیریهای شدیدی در شهر بلداجی از توابع چهارمحال و بختیاری به‌وقوع پیوسته است. خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) در صفحه توییتر خود از آتش گرفتن ساختمان دادگاه بلداجی در جریان درگیریها خبر داده و می‌گوید که چند مأمور انتظامی زخمی شده‌اند. این درگیریها بر سر انتقال آب و دخالت نیروهای سرکوبگر انتظامی صورت گرفته است. بر اساس اعتراف خبرگزاری پاسداران دست‌کم یک نفر کشته، 30تن مجروح و 15تن دستگیر شده‌اند. گزارشهای مردمی بر دستگیری بیش از 50نفر دلالت می‌کند.
درگیری میان مردم و نیروهای سرکوبگر پس از آن آغاز شد که گروهی از اهالی منطقه با تجمع در نزدیکی تالاب چغاخور‬ قصد داشتند مانع از آغاز عملیات لوله گذاری پروژه انتقال آب این تالاب به کارخانه فولاد سفیددشت‬ شوند. مأموران سرکوبگر ضدشورش برای حفاظت از کارکنان پروژه انتقال آب و حفظ امنیت این پروژه در محل حاضر شده‌اند که میان آنها و معترضان درگیری ایجاد شد. رژیم آخوندی در هراس از گسترش درگیریها اقدام به دستگیریهای گسترده در این منطقه نموده است.
خبرگزاری سپاه پاسداران به‌نقل از نماینده مجلس ارتجاع خدیجه ربیعی به‌منظور سفید نمایی اوضاع گفت: «در حال حاضر آرامش در بلداجی حاکم است و درگیریهای صورت گرفته امری موقتی بود. »
وی بدون اذعان به درگیریهای گسترده در بلداجی گفت: «در حال حاضر شرایط شهر عادی است و اثری از درگیری و تشنج وجود ندارد.
 

۱۳۹۵ تیر ۲۹, سه‌شنبه

حمله مردم به پاسگاه سردشت و آتش زدن ماشینهای نیروی انتظامی

روز شنبه ٢٦ تیرماه , در نزدیکی بازارچه 'دوپزه' واقع در مرز قلادزی, نیروهای سرکوبگر انتظامی اجناس و وسایل کاسبکاران و کولبران را با خود بردند.
و  داد و هوار کولبران و جوانان حاضر در صحنه بی فایده بود. سپس جمعی از جوانان سردشتی به همراه کولبران و کاسبانی که اجناسشان دزدیده شده بود به سمت پاسگاه حمله کردند. ماموران اقدام به تیراندازی نمودند. اما این در عزم جوانان برای باز پس گیری اجناس دزدیده شده بی تاثیر بود سپس همه اموال و اجناس کاسبکاران و کولبران را پس گرفته و ماشین نیروی انتظامی را به آتش کشیدند. این البته باید درس عبرت برای همه کسانی باشد که به مردم زور میگویند.

۱۳۹۵ تیر ۲۲, سه‌شنبه

شعر طنز به مناسبت لو رفتن فیش های حقوق چند ده میلیونی برخی مدیران

شعر طنز به مناسبت لو رفتن فیش های حقوق چند ده میلیونی برخی مدیران
به من درس قناعت داده بودی مرا با فقر عادت داده بودی همش بیم قیامت داده بودی به امواتم شفاعت داده بودی
خدایی این نبوغت رابنازم پسر فیش حقوقت رابنازم
زمانی که نشستی روی منبر دو دستی میزدی بر سینه وسر چنان میگفتی از دنیای دیگر که من هم باورم...الله اکبر
همین کرنا و بوقت رابنازم پسر فیش حقوقت رابنازم
کت و پیراهن و شلوار ساده و داغ روی پیشانی نهاده سوار بنز شیری توی جاده سر سفره کنار خانواده....
کباب بره با دوغت رابنازم پسر فیش حقوقت رابنازم
قسم خوردی امانتدار باشی رفیق مردم بیکار باشی شبانه گرم استغفار باشی به فکر جنگ با کفار باشی
قسمهای دروغت رابنازم پسر فیش حقوقت رابنازم
تو هم مثل همه منظور داری به قدر خرس قطبی زور داری خواصی عینهو منشور داری و از گردن به بالا نور داری
نگاه پرفروغت رابنازم پسر فیش حقوقت رابنازم
چطوری شد به این جاها رسیدی؟ گمانم پشت میزت گنج دیدی... که تو هر کشوری ویلا خریدی.. یهو بالغ شدی و قد کشیدی
یهویی این بلوغت رابنازم پسر فیش حقوقت رابنازم
قدیما یاورت استادتر بود یه خورده روح پاکت شادتر بود یه کم دست و دلت ازادتر بود رگای غیرتت پربادتر بود
رگ و قلب و عروقت رابنازم پسر فیش حقوقت رابنازم

حاکم شهر چو مرغابی شود بر سر آن شهر رسوایی شود

حاکم شهر چو مرغابی شود بر سر آن شهر رسوایی شود
سازمانی که خودش منبع فساد اقتصادی هست و تمامی پروژه های اصلی کشور رو در چنگ داره 
حالا میخواهد به پرونده  های اقتصادی هم رسیدگی کند 
 این واقعا مسخره هست این خود یک نمونه بارز از ماست مالی کردن کارها هست

سازمان اطلاعات سپاه «پشت پرده تخلفات اقتصادی» را بررسی می‌کند

حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بدون اشاره مستقیم به پرونده حقوق‌های نجومی هشدار داد که این سازمان در حال «رصد کردن پشت پرده تخلفات اقتصادی» در ایران است.آقای طائب روز سه‌شنبه، ۲۲ تیر، به خبرگزاری تسنیم گفت که سازمان اطلاعات سپاه «همانند گذشته به پرونده‌های مفاسد اقتصادی کلان کشور ورود می‌کند» و افزود که این سازمان «در حال حاضر پرونده‌های جدی در دستور کار دارد.»رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به «متخلفان» نیز هشدار داد که «اگر روند خود را ادامه بدهند مطمئن باشند با برخورد قاطع و قانونی روبه‌رو خواهند شد».
این سخنان حسین طائب نخستین واکنش علنی او به موضوع جنجالی پرداخت حقوق‌های چند ده و صد میلیونی به مدیران دولتی و اجرایی کشور است.با این حال خبر ورود سازمان زیر نظر آقای طائب به این پرونده در شرایطی است که با وجود انتشار گزارش‌هایی از وجود این مسئله در سپاه از این سازمان جمهوری اسلامی تاکنون هیچ فیش حقوقی منتشر نشده و هیچ یک از مقام‌های سپاه نیز در این کار پیش‌قدم نشده‌اند.چندی پیش نیز مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران ضمن تکذیب این گونه گزارش‌ها از حقوق‌های «نامتعارف» فرماندهان این نهاد گفت که «اگر معذوریت‌های حفاظتی نبود، حتما فیش حقوقی خودم را منتشر می‌کردم».در روز سه‌شنبه همچنین محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، نیز تاکید کرد که دولت «به طور جدی موضوع حقوق‌های نامتعارف را ریشه‌کن خواهد کرد».
این در حالی است که رئیس سازمان بازرسی کل کشور خبر داده از بین ۹۵۰ مدیری که حقوق‌هایشان بررسی شده، از سه میلیون تا ۴۰ میلیون تومان حقوق ماهانه گرفته‌اند.ناصر سراج، رئیس سازمان بازرسی، به شبکه خبر صداوسیما گفت که «بیش از ۷۰ درصد» این مدیران «تا ۲۰ میلیون تومان» و «۲۷ درصد بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون حقوق» گرفته‌اند.آقای سراج تصریح کرد که «سه درصد از این مدیران بیش از ۴۰ میلیون حقوق گرفته‌اند»
رئیس سازمان بازرسی کل کشور همچنین خبر داد که درباره مدیرعامل برکنار شده بانک رفاه با حسن روحانی، رئیس جمهور، گفت‌وگو کرده است.آقای سراج توضیح داد که، به گفته رئیس جمهور ایران، خانواده علی صدقی، مدیرعامل پیشین بانک رفاه «۱۷۰ میلیارد تومان بدهی دارند».
او همچنین از تخلفات در بیمه ایران و شرکت سرمایه‌گذاری دماوند خبر داد.

 

همزماني سالروز تولد يك عقاب سرسفيد با تولد سرزمين عقاب هاي سرسفيد


تظاهرات با شكوه و ميليوني روز قدس در جيرفت


۱۳۹۵ تیر ۲۰, یکشنبه

درگیری جوانان با نیروی انتظامی و نجات دختر دستگیر شده در قم




جوانان قم با نیروی انتظامی درگیر شدند و اجازه ندادند دختر دستگیر شده را ببرند
 
در یکی از خیابانهای قم پس از گیر دادن گشت انتظامی به یکی از دختران منجر به دستگیری او شد. در همین حین  جوانان حاضر در خیابان با بهم پیوستن و دوره کردن ماشین نیروی انتظامی آنها را ترسانده و این مقاومت باعث آزاد شدن دختر جوان شد.


روزگاری که حکومت نه در حرف بلکه در عمل غمخوار قشر زحمتکش جامعه بود!


روزگاری که حکومت نه در حرف بلکه در عمل غمخوار قشر زحمتکش جامعه بود! 

(( لطفا به پیام داخل عکس توجه کنید ))
....
بد نیست بدونیم دوران زنده یاد هویدا تقریبا شاهد تورم نبودیم و ایران از لحاظ اقتصادی در وضعیت بسیار مطلوبی بود.